ساخت استراتژی معاملاتی در چهار گام
فرقی نمیکند تازهکار باشید یا حرفهای بازار، حتماً تابهحال، اصطلاح استراتژی معاملاتی در بورس را شنیدهاید. واژهی “استراتژی ” (راهبرد) برگرفته از علم مدیریت است که ابتدا در فنون نظامی کاربرد دارد. فرمانده ی میدان نبرد برای مدیریت منابع انسانی، ادوات جنگی و… باید چهارچوب از پیش تعیینشدهای را برای خود ترسیم کند؛ درواقع در بحبوحهی جنگ و آتش، جای فکر کردن یا دستدست کردن برای تصمیمگیری نیست!
شاید این نکته کمی غلوآمیز باشد اما بازار بورس از خیلی جهات، به میدان جنگ شبیه است؛ جنگ بین گاوها و خرسها! در این صورت اگر بدون استراتژی معاملاتی شفاف و مکتوب وارد این کارزار شویم، بیچونوچرا یا گاوهای بازار شاخمان میزنند یا اسیر پنجههای سنگین خرسها خواهیم شد.
آنچه به آن استراتژی معاملاتی در بورس اطلاق میشود درواقع مجموعهای از قوانین و تدابیر مشخص جهت رویارویی با انواع حرکات احتمالی قیمت است؛ دقیقاً مثل بازی شطرنج که باید برای حرکت حریفمان از قبل اندیشیده باشیم و اِلا کیشومات را باهم تجربه میکنیم!
فهرست مطب
Toggleچرا باید استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
حتماً قصهی موفقیت “وارن بافت ” و “جورجی شوارتز ” را شنیدهاید. وارن بافت، سرمایهگذار موفق بازار بورس با بیش از 70 میلیارد دلار ثروت که با سرمایهگذاری بر روی سهام ارزشی به شهرت رسید؛ جورجی شوارتز، سرمایهگذار موفقِ بازار ارز که بانک انگلستان را در چهارشنبهی سیاه بهزانو درآورد. هردوی آنها در بازارهای مالی دهها میلیارد دلار ثروت به دست آوردهاند اما جالب است بدانیم سبک معاملاتی آنها هیچ ارتباطی به هم ندارد.
یادداشت نویسنده: داستان موفقیت این دو سرمایهگذار را در “کتاب 23 اصل موفقیت وارن بافت” بخوانید…
آنها تنها قوانینی را برای خود طرحریزی نموده و پسازآن بیقیدوشرط از آن تبعیت کردهاند، بدون دستاندازی به روش تجاری دیگران!
همانطور که پارامترهای زیادی برای تأثیرگذاری بر قیمت سهام وجود دارد؛ از طرفی، ابزارهای تحلیلی هم یکی دوتا نیستند! در این صورت دو سناریو پیش روی ماست: اول اینکه تمام متغیرهای بازار را بشناسیم و خودمان را در برابر آن تجهیز کنیم که چنین رویکردی مطلقاً در حُکم جستجو برای سوزن در انبار کاه است. سناریوی دوم آنکه با چند ابزار ساده برای خود یک استراتژی معاملاتی در بورس طراحی (خَلق) کنیم.
بیایید رويکردهای فکری سرمایهگذاران را با تعداد پارامترهای تأثیرگذار بر قیمت جمع کنید؛ در این صورت به عدد بسیار بزرگی خواهید رسید. بعید است بخواهید از همهی ابزارها در لحظه استفاده کنید و دچار تداخل سیگنال نشوید! بنابراین راهی ندارید جز اینکه این پدیدهی کمالگرایی را در خود سرکوب کنید و بازار را از دریچهی چند ابزار ساده نگاه کنید.
گام اول: اجزای استراتژی معاملاتی
همانطور که میدانید یک خودروی گرانقیمت، بدون بنزین استارت نمیخورد؛ همینطور وجود بنزین، درحالیکه موتوری در کار نیست هم بیفایده است. یک استراتژی معاملاتی موفق، دارای اجزای بههمپیوستهای است که یکدیگر را کامل میکنند. هرکدام از این اجزا نقش یک قطعهی پازل (جورچین) رادارند.
هرچند ممکن است اهمیت یک جزء از استراتژی معاملاتی بیشتر از جزء دیگر باشد اما تمام اجزای آن (همزمان) برای موفقیت در بازار بورس لازم است. آنچه در ادامه میخواهم بدان بپردازم اجزای مختلف یک استراتژی معاملاتی در بورس است.
1- نقطهی ورود
بدون شک نقطهی ورود، اولین پیششرط برای طراحی یک استراتژی معاملاتی در بورس است. البته مطمئنم خیلی از ما با آن مشکلی نداریم چراکه همیشه به بهانهای، دلایلی را برای ورود به سهم پیدا میکنیم؛ اما خوب، از دلایل آنکه بگذریم این نقطهی ورود به سهم باید روشن و شفاف باشد.
قرار است بر چه اساسی بخریم؟ آیا رسیدن قیمت به سطح حمایت، ملاک است؟ یا قرار است بر اساس نسبتهای فیبوناچی بر روی سطح مشخصی از بازگشتِ قیمت وارد سهم شویم؟ مهم نیست با چه ابزاری، مهم آن است که این قیمت ورود به سهم نمیتواند فیالبداهه یا اَلابختکی باشد!
توصیه: همینالان با هر روش تکنیکی که بازار را دنبال میکنید برای خود شرایط مشخصی را برای ورود به سهم یادداشت کنید؛ این شرایط حتماً باید بدون ابهام باشند. فراموش نکنیم نقطهی ورود خوب، نقطهای است که در لحظهی ورود به سهم، ما را گول نمیزند!
2- حد ضرر
حتماً اطلاع دارید که یک سهم طی روز، مجاز به نوسان مثبت یا منفی پنج درصد است. اصلاً دور از ذهن نیست که تمام نمادهای پرتفوی (سبد سهام) شما طی دو هفتهی کاری، نوسان منفی داشته باشد؛ در این صورت 10 روز کاری بد را تجربه خواهید کرد که ممکن است حدود نیمی از سرمایه شمارا مثل اِسپند روی آتیش دود کند! البته سناریو برای سرمایهگذارانی که از اساس، سبد سهام ندارند، خطرناکتر خواهد بود.
شاید قیمت ورود به سهم همواره در هالهای از ابهام باشد، اما حد ضرر تنها چیزی است که میتوانیم بیچونوچرا برای خودمان مشخص کنیم. بدون شک، معاملهگری در بازار بورس با این تفکر که ” بالاخره قیمتها یک روزی به قیمت خرید بازخواهند گشت ” سمیترین طرز تفکر در این بازار است!
پیشتر در کارگاه استراتژی معاملاتی در بورس از تکنیکهای هوشمند حد ضرر شناور گفتیم؛ اما بازی کردن با حد ضرر تا نداشتن آن دو مقولهی کاملاً متفاوت است.
توصیه: ممکن است ندانیم که بازار قرار است به ما سود عنایت کند یا ما را متحمل زیان نماید؛ اما میزان ضرری که قرار است متحمل شویم دقیقاً تحت کنترل خودمان است. یک استراتژی معاملاتی در بورس که فاقد حد ضرر مشخص است، بیبروبرگرد سرمایه ما را به فضا خواهد فرستاد؛ همانطور که پیشتر به خیلی از سرمایهگذاران جاهطلب، درسهای سختی داده است!
قدرت بازار بینهایت است، هیچ سرمایهگذاری تابهحال نتوانسته در مقابل این گاو بی شاخ و دم، دوام بیاورد. بدون حد ضرر وارد بازی معاملهگری شدن، دقیقاً در حکم پیادهروی با چشمبسته در میدان مین است! وای از روزی که قیمتهای حبابی بِترکَند و رفتار رمهای سرمایهگذاران فجایع اقتصادی را رقم بزنند. اگر قدرت بازار را نادیده بگیریم باید منتظر درسهای تلخی باشیم، همانطور که نیکلاس دارواس در کتاب خود اینگونه نقل میکند:
نیکلاس دارواس: بازار آماده است تا به سرمایهگذاران فراموشکاری که قدرت او را نادیده میگیرند، درسهای تلخی بدهد!
3- حد سود
حتماً میدانید عدهای بهقدری درگیر نقطهی ورود هستند که اساساً نقطهی خروج (حد سود) را فراموش میکنند! اکثر قریب بهاتفاق معامله گران انرژی خود را صرف یافتن نقطهی ورد میکنند؛ منظورم نقاط ورودِ نوستراداموسی با صحت 99% است! غافل از اینکه اَصل ماجرا در حد سود نهفته است نه نقطهی ورود.
طبق نظریهی بازار کارا و تئوری گام تصادفی احتمالاً موفقیت در هیچ معاملهای بیش از 50% نیست؛ این نظریهها نشان میدهند خیلی مهم نیست ما چقدر دلیل برای خرید داریم، درهرصورت بازار قابل پیشبینی نیست! البته به لطف خدا اساتید پیشگوی زیادی در بازار داریم!
بخش عمدهی موفقیت یک استراتژی معاملاتی در بورس به پارامترهای مدیریت سرمایه، گِره میخورد؛ منظورم پارامترهایي ازجمله فاکتور سودآوری و نسبت بازگشت مالی است. مدیریت حرفهای معاملات در سود و استفادهی هوشمندانه از حد سود، رابطهی کاملاً مستقیمی با این فاکتورها دارد. درواقع خیلی مهم نیست چه چیزی میکاریم، مهم این است که چطور از آن مراقبت میکنیم و آن را بهموقع برداشت میکنیم!
تفاوتی نمیکند زمین کشاورزي چقدر حاصلخیز باشد، اگر نتوانید بهخوبی از کِشتِ خود محافظت نموده و آن را بهموقع، در زمان مناسب برداشت کنيد، فقط وقت و سرمایهی خود را هدر دادهاید. راستش را بخواهیم سرمایهگذاری در بورس تفاوت زیادی با فرآیند کشاورزی ندارد!
توصیه: بهجای تلاش بیهوده برای پیدا کردن نقطهی ورود با صحت عملکرد 99%! انرژی خود را برای تدوین حد سود مناسب در معاملات بکار گیریم. تکنیکهای خروج فازی و تکنیک حذف ریسک به میزانِ زیادی آستانهی حد سودهایمان را توسعه داده و باعث افزایش فاکتور سودآوری معاملات خواهد شد؛ افزایش فاکتور سودآوری نیز احتمال ماندگاری بیشتر ما را در بازار فراهم خواهد کرد.
یادداشت نویسنده: دربارهی تکنیکهای خروج فازی، حذف ریسک و… در فیلم کارگاه استراتژی معاملاتی توضیحات مبسوطی ارائه شد.
4- قاب زمانی
همانطور که میدانیم به نوسانات قیمت در هر بازهی زمانی قاب زمانی (time frame) میگوییم. افرادی که یک مقدار در وادی تحلیل تکنیکال مطالعه داشته باشند با مفهوم روند، آشنا هستند؛ اما اصل ماجرا آنجاست که چیزی که ما از آن تحت عنوان روند نزولی (مثلاً در قاب زمانی یکساعته) یاد میکنیم ممکن است بر اساس قاب زمانی بزرگتر (مثلاً روزانه) تنها بخشی از یک اصلاح قیمتی بهحساب آید.
طنز ماجرا ازآنجاست که یک استراتژی معاملاتی واحد در دو قاب زمانی دو نتیجهی کاملاً متفاوت را از خود نشان میدهد؛ بهعبارتدیگر، سیگنال یک استراتژی معاملاتی در بورس، ممکن است در دو قاب زمانی باهم تداخل داشته باشند!
تازه داستان فقط به همینجا ختم نمیشود؛ سرمایهگذاران، با رویکردهای متفاوتی وارد بازار بورس میشوند. اساساً شخصی که سرمایهگذاری در بورس را بهعنوان شغل دوم خود انتخاب نموده درحالیکه شغل اصلی او نظامی است، شاید نتواند دَم به دقیقه درگیر بازار شود! در این صورت بهناچار مجبور است قاب زمانی بزرگتر را جهت انجام معاملات خود برگزیند.
توصیه: به شرایط شغلی خود نگاه کنید. آیا میتوانید در ساعات بازار (9 الی 12 ظهر) درگیر فرایند خریدوفروش سهام شوید؟ اساساً تحمل روانی شما چقدر است، آیا درگیر شدن لحظهبهلحظه با بازار، شمارا عذاب نمیدهد؟ در طول هفته چقدر زمان جهت تحلیل بازار و انجام معاملات در اختیاردارید؟ یقیناً پاسخگویی دقیق به سؤالات فوق تا حدود زیادی تکلیف شمارا با قاب زمانی (مناسب شخصیتتان) روشن میکند.
چند نکته
تدوین استراتژی معاملاتی با چهار شرایط بالا تنها نیمی از ماجراست؛ نیم دیگر آن هماهنگی و همخوانی آن با روحیات معاملهگری ما است. نباید فراموش کنیم که قوانین هر استراتژی معاملاتی باید مکتوب شود؛ بهعبارتدیگر مجموعهی قوانین جهت انجام معاملات، نقشهی معاملاتی را تشکیل میدهند.
از طرف دیگر موفقیت در هر استراتژی معاملاتی بورس کاملاً تابع روحیات و شخصیت فردی معاملهگر است؛ بهعبارتدیگر نمیتوان برای همه، نسخهی ثابتی را پیچید!
گام دوم: آزمودن استراتژی معاملاتی
بیایید فرض کنیم که هماکنون برای خود استراتژی معاملاتی را طراحی نمودهاید؛ از کجا مطمئن باشیم که در عمل واقعاً به کار میآید!؟
راستش را بخواهید هیچ طلسم شفابخشی وجود ندارد، حتی نمیتوانیم مطمئن باشیم که نظریههای عالمانهی ما در آینده بازار، عمل کند! اما میتوانیم تا حدودی موفقیت یا عدم موفقیت احتمالی آن را در آینده بازار تخمین بزنیم.
در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که بهوسیلهی آن میتوانیم عملکرد استراتژی معاملاتی خود را درگذشته آزمایش کنیم. (اصطلاحاً back test بگيريم)
: برخی از پلتفرمها امکان انجام آزمون روبهجلو (forward test) را نیز دارند؛ به عبارتی، با دادههای تصادفی میتوان استراتژی خود را در آینده بازار شبیهسازی (simulate) کرد. یک نمونه از این شبیهسازها را اینجا ببینید.
قوانین معاملاتی خود را که داریم، گذشتهی بازار هم در دسترس است؛ بیایید فرض کنید سه سال قبل میخواستیم با این قوانین به مصافِ بازار برویم، آیا این قوانین جواب میداد!؟ این همان چیزی است که در “آزمون گذشته ” یا “آزمون روبهجلو ” مشخص میشود.
یادداشت نویسنده: هماکنون امکان انجام معاملات آزمایشی درگذشتهی بازار (back test) توسط پلتفرم مفیدتریدر 5 (mofid) فراهمشده است.
اگر مراحل تست استراتژی خود را درگذشتهی بازار انجام دادهاید باید بتوانید پارامترهای خاصی را از آن نتیجهگیری کرده باشید؛ برخی از مهمترین پارامترهای آماری که برای سنجش کارایی یک استراتژی است در زیر آورده شده است:
- درصد بُرد (شانس موفقیت):
فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را برای تعداد یکصد معاملهی فرضی، شبیهسازی نمودهاید؛ از این میان چه نسبتی از آن به سود ختم شده است؟ این همان درصد بُرد یا شانس موفقیت استراتژی معاملاتی در بورس است.
- نسبت بازگشت مالی:
مجموع میزان سودها به مجموع میزان زیانها، همان نسبت بازگشت مالی استراتژی معاملاتی شمارا نشان میدهد. برای مثال اگر میانگین مجموع سودهایتان 40 تومان باشد درحالیکه میانگین زیانها 20 تومان باشد آنگاه: نسبت بازگشت مالي استراتژی معاملاتی شما عدد 2 خواهد بود.
- بهترین سود:
بهترین معاملهی سودی که در کارنامهی معاملات ثبتشده است چه میزان است؟ آن را یادداشت کنید.
- بدترین ضرر:
بدترین ضرری که در کارنامهی شما ثبتشده است چه میزان بوده است؟
- میانگین سود:
همهی سودها را باهم جمع بزنید و بر تعداد آن تقسیم کنید تا میانگین سود مشخص شود.
- میانگین ضرر:
همانند قبل، این بار همهی زیانها را باهم جمع کنید و بر تعداد زیانها تقسیم کنید تا میانگین ضرر به دست آید.
- کارمزد پرداختی:
کمسیون معاملات شما رابطهی مستقیمی با تعداد معاملات در واحد زمان دارد. باید بدانید دقیقاً چقدر کارمزد پرداختشده است.
- حداکثر دراودان: (افت حساب)
باید بدانید میزان افت حساب از بیشترین میزان سود (DrawDown) چند درصد موجودی اصلی حساب شما بوده است، این مطلب، فوقالعاده حائز اهمیت است.
- نسبت شارپ:
نسبت شارپ نکات عمیقی را از استراتژی معاملاتی شما برملا میسازد. اگر با محاسبهی آن مشکلدارید این راهنما کمکتان میکند.
یادداشت کردن موارد فوق، بسیار حیاتی است. مثلاً بر اساس شانس بُرد استراتژی خود، میتوانید میزان مناسب نسبت ریسک به بازده را مشخص کنید.
توصیه: بدون شک آزمودن استراتژی معاملاتی درگذشتهی بازار نمیتواند در مقام یک پیشگوی افسانهای، رخدادهای آینده را پیشبینی کند؛ اما چشمبسته هم نمیتوان به مصافِ این غول بی شاخ و دم (بازار) رفت! باید اجزای استراتژی معاملاتی خود را بهدقت درگذشته بازار، بکار بگیریم. این مهم باعث میشود دید بهتری نسبت به استراتژی معاملاتی در بورس داشته باشیم و اعتمادبهنفس لازم برای دنبال کردن فرمانها آن را به دست آوریم.
گام سوم: تشکیل سبد سهام و متنوع سازی
اگر بخواهم با شما منصف باشم باید بگویم یک استراتژی معاملاتی بدون طرح دقیق مدیریت سرمایه، محکومبه شکست است! موفقیت در هر استراتژی معاملاتی درگرو سبد سهام (با تنوع مناسب) است.
پیشتر چهار نکته دربارهی تشکیل سبد سهام را برایتان شرح دادیم؛ همینطور معایب تنوعبخشی سبد سهام را برایتان گفتیم. فرقی نمیکند به منحنی واریانس تکیه کنید یا دست به دامن ضریب بتا برای پرتفوی خود شوید، سبد هموزن تشکیل دهید یا سبد مبتنی بر بازار برای خود بچینید؛ درهرصورت بخش مهمی از یک استراتژی معاملاتی در بورس، همین مقولهی سبد سهام است.
توصیه: پس از طراحی اجزای استراتژی و آزمودن آن درگذشته، حتماً برای معاملات خود سبد سهام مناسبی را تشکیل دهید؛ فقط مراقب باشید نه خیلی تنوعبخشی کنید و نه زیاد تکبعدی فکر کنید، بهعبارتدیگر نَمکش را متعادل بزنید!
گام چهارم: حالا شروع کنید فقط…!
اگر تا این مرحله را پیشآمدهاید به شما تبریک میگویم؛ چون افراد زیادی برای همیشه در همان مرحلهی اول از گام اول میمانند؛ منظورم کسانی هستند که عمر خود را صرف پیدا کردن نقاط افسانهای در بازار نمودهاند یا به رانت اطلاعاتی متوسل شدهاند! البته عاقبت این عده از سرمایهگذاران درنهایت مشخص است: با حجم زیادی از زیان، برای همیشه با بازار بورس خداحافظی میکنند.
پسازآنکه برای خودتان یک استراتژی معاملاتی در بورس طراحی کردید حالا وقت عمل است؛ چون با حلوا گفتن دهن شیرین نمیشود! حتی با سرمایهی چند صد هزار تومان هم که شده شروع کنید؛ اما ۷ نکته قبل از شروع فعالیت در بورس را بهدقت مطالعه نمایید. همینطور این یازده نکته برای موفقیت در معاملهگری را به یاد داشته باشید. زمانی که معاملهگری را آغاز نمودید، همواره به نکات زیر توجه کنید:
1- روز نگار داشته باشید
تمام وقایع ممکن را روز نگار (Journal) کنید؛ منظورم هر چیزی از دلایل ورود به سهم گرفته تا کوچکترین نکات هنگام فروش سهم است. هر چیزی، هر اتفاقی را یادداشت کنید. مغز انسان اطلاعات را بهسرعت از دست میدهد، این مطلب بهخوبی در منحنی فراموشی به اثبات رسیده است. یادمان باشد هیچچیزی نباید از قلم بیفتند.
روز نگار میتواند یک دفترچهی ساده باشد؛ این دفترچه دقیقاً در حکمِ جزئیات (Log) برای یک برنامهنویس کامپیوتر است! اگر به هر دلیلی نتوانستید در معاملهگری نتیجهی خوبی به دست آورید، آنوقت این روز نگار که حاوی وقایع معاملاتی است برای پیدا کردن مشکل به دادمان خواهد رسید.
یادداشت نویسنده: برخی از اجزای روز نگار شامل: میانگین خرید، دلایل خرید، میانگین فروش، دلایل فروش، حد ضرر اولیه، حد ضرر ذهنی، حد سود اولیه و… است.
2- نقش روانشناسی را جدی بگیرید
چهبسا عدهی زیادی از ما استراتژی معاملاتی در بورس را برای خودمان طراحی میکنیم اما در بزنگاه خریدوفروش دچار فلج تصمیم میشویم! مطمئنم میدانید که علت عمدهی آن به دلیل وجود چالشهای روانشناختی در معاملهگری است. همانطور که پیشتر هفت اشتباه مهلک در معاملهگری بورس را برایتان شرح دادیم، بخش عمدهی این خطاها از مغز انسان نشئت میگیرد نه بازار!
پیادهسازی قوانین یک استراتژی معاملاتی در عمل مشکل است؛ شاید بهتر باشد انرژی خود را پیداکرده به دنبال جام مقدس به افزایش مهارتهای معاملهگری خود معطوف کنیم.
3- جلوی ضرر را از هر جا بگیرید منفعت است!
اگر امروز قایق ماهیگیری شما خراب شد هیچ نگران نباشید، ماهیهای دریا تمام نمیشوند! وقتی با یک استراتژی معاملاتی در بورس (به هر دلیلی) شکست میخورید تا پیدا نکردن اشکال کار خود، هرگز مجدداً دست به معاملات واقعی نزنید؛ بازار تمام نمیشود فقط سرمایهی من و شما هست که ممکن است باشد یا نباشد!
به این مطلب چه امتیازی میدهید؟
امتیاز را مشخص کنید
میانگین امتیاز / 5. تعداد امتیاز
امتیازی ثبت نشده است. اولین نفر باشید که امتیاز میدهید!
12 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سپاس عالی بود
سلام عالی بود و کم زحمت کشیده بودید
با سپاس شهابی از مشهد
خوب بود ولی در خصوص سبد سهام. به نظرم درصد هر سهم و تنوع سبد را باید توضیح بیشتری داد و بیشتر مورد توجه قرار. داد.
موفق باشید
بسیار عالی بود استاد.سپاسگزارم
ممنون
مطالب مفید ارایه شده ،یک سوال:
راه حل مقابله با ریسک های غیر سیستماتیک در بازار مثل تغییرات اخیر قوانین بازار پایه چیست ؟
درود بر شما
تو مقالات سایت توضیح دادیم راجع به روش های کنترل ریسک غیر بازاری
اجرتون با خدای بزرگ
موفق باشید
ممنون از مطالب مفیدتون
با تشکر. از زحمات و لطف شما جناب استاد.
عالی بود خدا قوت ممنون که این اطلاعات رو به اشتراک میگزارید.
امیدوارم اجر زحمات ، لطف و سخاوتمندی و بزرگ منشی تون رو از خداوند بگیرید انسانهای خوب و بی دریغ همیشه یه قطره از خدا هستند بهتون افتخار میکنیم .زنده باشید و پایدار ???
ممنون از زحماتتون. خیر ببینین