12 توصیه معاملهگری از کتابهای مارک داگلاس
متأسفانه مارک داگلاس، یکی از بزرگترین مؤلفان درزمینهٔ روانشناسی معاملات در دوره ما، چند سال پیش از دنیا رفت. از اودو کتاب فخیم به نام های «تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی» و «معامله گرمنظم» به یادگار مانده است. دوست داشتم مقالهای را به وی تقدیم کنم و مقاله حاضر، به برخی از مهمترین آموزههای وی دربارهی ابعاد ذهنی معاملهگری میپردازد. هنوزم بارها و بارها دوره “چگونه مانند یک معاملهگر حرفهای فکر کنیم” را میبینم و چیزهای جدید یاد میگیرم. فرقی نمیکند الآن در بازار بورس خودمان فعال باشید یا در هر بازار مالی دیگر، شک نکنید توصیههای مارک داگلاس همانند معدن جواهری است که مشابه آن وجود ندارد! نکتهها و حرفهای داگلاس کاملاً منحصربهفرد است.
در این مقاله، میخواهیم ببینیم که چطور میتوانیم این نکات را در معاملاتمان پیاده کرده و به هنگام معامله آنها را اهرم سازی کنیم تا درنهایت، بتوانیم بهصورت مستمر از بازار سود کسب کنیم. به نظرم این مطلبِ 2700 کلمهای که برای خودش یک کتابچه محسوب میشود، یکی از خوشمزهترین مطالب سایت است…
فهرست مطب
Toggleشکاف واقعیت را پرکنید!
مارک داگلاس در کتابها و سمینارهایش اغلب به مقوله شکاف واقعیت (یا شکاف سود) اشاره میکند و منظورش، تفاوت میان سود بالقوهای که در صورت رعایت روش معاملاتیتان میتوانستید به دست آورید و آنچه درواقعیت به دست آوردهاید، است.
تریدرها عموماً معاملاتشان را با روشی که به آنها وعده و امیدواری زیادی میدهد آغاز میکنند. آنها میخواهند درآمدی مستمر برای خودشان درست کنند. اما، این مسئله تنها در صورتی ممکن است که شما از یک روش کارا بهصورت منظم و مستمر استفاده کنید؛ اغلب افراد اصولاً اینچنین عمل نمیکنند و درنتیجه، همان شکاف سود که مارک داگلاس بدان اشاره میکند را تجربه میکنند.
نکته اصلی مربوط به این شکاف این است که معاملهگران عموماً سعی میکنند تا این فاصله را با یادگیری و شناخت بیشتر بازار، تغییر روش و یا صرف زمان بیشتر مقابل کامپیوترهایشان پر کنند. اما آنچه واقعاً باید انجام دهند، شناخت بیشتر خودشان و نحوه واکنششان در بازار است. درواقع، آنها باید مهارتهای ذهنی صحیح و مناسب برای معامله بر اساس روش معاملاتیشان را به دست بیاورند و با تکیه بر آن، این شکاف را پر کنند.
بُرد و کسب سود دو مقوله متفاوتاند
هرکسی، حتی یک بچه ۵ ساله، میتواند در یک معامله سود کند. برای خوششانس بودن و کسب سود در معامله، به هیچ مهارت خاصی نیاز ندارید؛ شما فقط باید سایت معاملات آنلاین کارگزاری خودتان را بازکنید و چند دکمه را فشار دهید و اگر بخت یارتان باشد، در چند روز، پول خوبی به جیب خواهید زد!
به همین دلیل، طبیعی است که برخی از تازهکارها که هنوز مهارتهای معاملاتیشان را تکمیل نکردهاند، و از این خوششانسیها میآورند، فکر کنند کسب درآمد و خرج زندگی از طریق معاملات نباید کار سختی باشد.
بسیاری از معاملهگران به این طریق، شروع حرفه معاملاتیشان را رقم میزنند. البته فکر میکنم نیاز به گفتن نباشد که درست به همین طریق، خیلی زود، حتی سریعتر از زمانی که بهطور شانسی سود به دست آورده بودند، سرمایهشان را هم به باد میدهند.
کسب سود از معاملات، نیازمند داشتن مهارتهای ذهنی، شناخت و درک این حقیقت است که هر معامله، نتیجهای تصادفی دارد؛ ضمن اینکه معاملهگر تا آخرین لحظه و پایان کار، نمیداند چه نتیجهای در انتظارش است. معاملهگری که سود میکند، این حقیقت را میداند و آگاه است که باید طی زمان و انجام تعداد کافی از معاملات و البته نادیده گرفتن وسوسهها و احساسات نشاءت گرفته از معاملات، به معاملاتش بپردازد. آنها به دلیل تمرکزشان روی هدف بزرگتر، قادرند این کار را انجام دهند. حقیقت بزرگتر این حقیقت است که اگر آنها بدون خطا متد معاملاتیشان را در سریهای معاملاتی پیاده کنند، درنهایت، سود خواهند کرد.
مهارتهای ذهنی کلید موفقیت در معاملات
نکته مهمی که مارک داگلاس بر آن تأکید بسیاری داشت این است: حتی اگر متد معاملاتیتان احتمال سود بالایی را برایتان محقق میسازد، برای اجرا و پیادهسازی صحیح آن به مهارتهای ذهنی مناسب نیاز دارید؛ در غیر این صورت، حتی یک استراتژی موفق هم شمارا بهجایی نخواهد رساند!
مهارتهای ذهنی مواردی از این قبیل هستند: متمرکز ماندن بر فرایند، متد و روشتان و عدم نگرانی درباره عواقب نتیجه ندادن اینیک معامله. اگر شما مهارتهای ذهنی مناسب برای حفظ تمرکزتان بر فرایند معاملات و اجرای دقیق کارهایی که باید سریعاً، بدون ترس یا تعلل انجام دهید را نداشته باشید، نمیتوانید از بازار سود کسب کنید.
بسیار مهم است که به خاطر داشته باشید هرچقدر هم که مهارت تکنیکال شما در تولید معاملات سود ده خوب باشد، تبدیل آن معاملات سود ده به جریان دائم درآمدی، به توانایی انجام/عدم انجام برخی کارهایی نیاز دارد که متد ما در آنها به ما کمکی نمیکند. متد نمیتواند ما را بهپیش تعریف ریسکمان، یا اشتباه جابهجا کردن حد ضررمان وادارد؛ متد نمیتواند ما از تعلل و دیر وارد شدن یا بیشازحد معامله کردن یا از سریع خارج شدن از معاملهای سود ده بازدارد. هرچقدر هم که متدتان خوب باشد، اگر مهارتهای ذهنی مناسب نداشته باشید، ضرر خواهید کرد.
مهارتهای ذهنی مانند نظم و انضباط به معنای توانایی کنترل خود و خصوصاً، اقداماتتان در بازار در مقابل وسوسهی مداوم بازار است. شما به هنگام معامله، در حال جنگیدن با خود هستید تا ببینید کدام بخش از مغزتان کنترل بیشتری دارد؛ بخش قدیمیتر، احساسی و اولیه مغز (ضمیر ناخودآگاه) یا بخشهای منطقی و برنامهریز.
الگوهای قیمتی آینده را پیشبینی نمیکند
هیچکدام از متدهای تکنیکال به شما نمیگویند که حرکت بعدی بازار چیست. همانطور که مارک داگلاس میگوید آنها به ما کمک میکنند تا احتمال موفقیتمان در طول سریهای معاملاتی را بالا ببریم. البته، مفاهیم روانشناسی مهمی هم در این حقیقت دخیلاند.
نتیجه هر سیگنال مشخص، منحصربهفرد و اتفاقی است. هیچ راهی وجود ندارد که شما از قبل بتوانید نتیجه یک سیگنال خاص یا توالیهای سود و ضرر را بدانید. بهعبارتدیگر، ماهیت معاملهگری، تصادفی است. داگلاس سپس به معرفی موضوعی میپردازد که درک آن شاید در ابتدا کمی دشوار باشد اما اگر میخواهید بهطور مستمر از بازار سود کسب کنید، باید آن را درک کنید:
من با پذیرش ماهیت تصادفی معامله میتوانم نتایج مستمر و ادامهداری رقم بزنم..
در ظاهر، شاید کسب نتایج مستمری از چیزی که ماهیتی تصادفی دارد، متناقض به نظر آید. اما بیایید دقیقتر و عمیقتر نگاه کنیم:
متدها و الگوهای تکنیکی به معاملهگر همان مزیتی را میدهند که قمارخانههای جوامع غربی در مقابل بازیکنان خرد دارند. قمارخانه در هر بازی، یک لبه دارد. او میداند که با توجه به لبه معاملاتیاش، در طی زمان و سریهایی از رویدادها، تا زمانی که کسی برای بازی باشد، سود خواهد کرد. به خاطر داشتن این نکته در تغییر تفکرتان از امور قطعی بهسوی احتمالات کمک میکند؛ هیچچیز قطعی نیست.
اگر اصل تصادفی بودن را نپذیرید، درخواهید یافت که معاملهگری ترسناکترین کاری است که انجام دادهاید. شما تنها میتوانید با درک این مسئله که هر معاملهای تصادفی و منحصربهفرد است، و سپس، استفاده از این اطلاعات در کنترل خود بعد از هر معامله، در بازار بهطور مستمر سود کنید. درنتیجهی آخرین معاملهتان گیر نکنید. بهجای آن، به روش معاملاتیتان بچسبید. قبلاً این بحث را مفصلتر هم در این مطلب بیان نمودم.
ترس و نگرانی ناشی از انتظار داشتن نتایجی است که متدمان، آن را حاصل نمیکند. روشهای تکنیکال، الگوهای رفتار جمعی انسانها را شناسایی میکنند اما مشکل اینجاست که نتایج بهدستآمده همیشه با الگوی تکتک معاملات همخوانی ندارند. همیشه نباید رابطهای میان نتیجه و الگو وجود داشته باشد. هیچ ضمانتی وجود ندارد که این معامله، حتی اگر کاملاً شبیه معامله قبلی هم باشد، نتیجهای عین آن معامله حاصل کند. در عوض، این روش صرفاً به ما میگوید که اگر ما بهطور مستمر از آن استفاده کنیم، پس ازسریهای معاملاتی، میتوانیم سود کسب کنیم.
احتمالات و نه امور قطعی
یکی از نکات مورد تأکید مارک داگلاس، اهمیت وی به مقوله احتمالات بود. همانطور که قبلاً هم اشارهکردهام، اما باید بدانید که یک توزیع تصادفی از سود و ضرر در یک توالی معاملاتی وجود دارد. اندیشیدن به احتمالات به شما کمک میکند تا انتظاراتتان از معاملات را کنار بگذارید زیرا شما بر نتایج سریهای معامله و نه نتایج تکتک معاملات متمرکزشدهاید.
بازارها در ابتدا محیطهایی بودند که افراد با حضور در آنها، کالاها و سهام را با یکدیگر ردوبدل میکردند. اما امروزه، بازارها الکترونیکی شدهاند و اغلب معاملهگران هم از لپتاپهایشان استفاده میکنند. این امر، ارتباط انسانی و فردی را از حرفهای که بسیار به روابط انسانی متکی است، خارج میکند. تمامی قیمتها به دست انسانها شکل میگیرند؛ باورهای انسانی منشأ بروز تمامی اتفاقهاست. اینیکی از نکات مهمی بود که داگلاس در سمینارهایش مطرح میکرد.
معاملهگر خرد معمولی این حقیقت که معاملهگران بزرگتری وجود دارند که میتوانند بازار را تکان دهند را درک نمیکند یا راجع به فکر نمیکند؛ درنتیجه، هر حرکت قیمتی، نحوه تفکر عدهای درباره آینده را نشان میدهد و آن حرکات قیمتی همان چیزی هستند که در قابلتحلیل تکنیکال توجیه میشود. با تکنیکال شما میتوانید الگوهایی را در رفتار جمعی انسانها بیابید. این الگوها به ما نشان میدهند که بعضی اتفاقات، احتمال وقوع بالاتری نسبت به بقیه دارند.
مشکل اینجاست که این الگوها بهصورت تصادفی تکرار میشوند. حتی اگر معیار و ملاکها هم صحیح باشند، ما نمیتوانیم رفتار انسانها را پیشبینی کنیم؛ این نکته بسیار مهم است. من فرض میکنم شما در بازار آتی سکه فعال هستید؛ وقتیکه معاملهای انجام میدهید، آیا میدانید که آنطرف معامله چه کسی قرار دارد؟ بههیچوجه نخواهید فهمید. درنتیجه، وقتیکه چنین الگوهایی نمایان میشوند، ما هیچوقت نمیدانیم که پسازآن، چه کسی/کسانی وارد بازار میشوند و بر آن تأثیر میگذارند.
درنهایت، وقتیکه دستور انجام معامله را میگذارید، برای اینکه بتوانید در آن معامله سود کنید، به افرادی نیاز دارید که باقیمتی کمتر از قیمت شما، دست به خرید یا فروش بزنند. درنتیجه، اگر معاملهای را روی ۱۰ تنظیم کردید، باید فردی باشد تا بخواهد به قیمت ۱۱ یا ۱۲ آن را بخرید تا شما سود کنید. ازآنجاییکه شما نمیدانید آیا چنین چیزی روی خواهد داد یا نه، پس نمیتوانید نتیجهای معامله را پیشبینی کنید. یادتان باشد، همه معاملات تحت تأثیر رفتارهای انسانی و رویدادهایی هستند که شما هیچ کنترلی روی آنها ندارید. استراتژی معاملاتی شما این است که از احتمالات در طی سریهای معاملاتی به نفع خود استفاده کنید؛ شما نمیتوانید سودتان در معاملات را تضمین کنید.
ذهن من باید آزاد باشد
برای اینکه بدون اشتباهات و خطاهای ذهنی معامله کنید، باید ذهنتان را آزاد کنید؛ نباید با خودتان فکر کنید که این معامله باید سود ده باشد. معاملهگر معمولی با خود انتظار دارد که این معامله باید به سود منتهی شود، در غیر این صورت اصلاً نباید آن را انجام دهم. اما اگر شما واقعاً میخواهید از بازار سود مستمری کسب کنید،نباید اینطور فکر کنید. بهمحض اینکه تصمیم گرفتید از هر معامله انتظار سود داشته باشید، خودتان را به لحاظ احساسی درگیر آن معامله میکنید؛ درحالیکه شما باید بدانید که یک معامله بهتنهایی اهمیتی ندارد؛ بلکه، سریهای معاملاتی و توانایی حفظ انضباط در معاملهگری مهم است.
حرفهای فکر کنید
باید نحوه تفکرتان نسبت به بازار را تغییر دهید؛ معاملهگر حرفهای با خود فکر نمیکند که آیا این معامله سود میدهد یا خیر زیرا آنها از مؤلفه انسانی موجود در معاملات آگاهاند؛ آنها به ریسک فکر میکنند؛ من، قبل از اینکه بقیه معاملهگران وارد ماجرا شوند و اوضاع را به نفع من تغییر دهند، تا کجا مایلم اجازه دهم که معاملهام خلاف انتظارم پیش رود؟
به نتیجه معامله فکر نکنید و در عوض، به ریسک و نقطه خروجتان بیندیشید، نه اینکه آیا این معامله سود ده خواهد بود یا خیر.
صفر و یکی نباشید!
پیشتر هم گفته بودم که ما انسانها عادت کردهایم تا مسائل را با منطق ارسطویی و بهصورت صفر و یکی حل کنیم، درحالیکه این غلط است! مسئله در مورد درست یا غلط بودن نیست؛ بلکه همهچیز به احتمالات مربوط میشود. یک سیگنال معاملاتی به شما نمیگوید شما تصمیم درست یا غلط میگیرید، بلکه صرفاً الگویی است که نشان میدهد احتمالات به نفع شما هستند.
با تغییر این تفکر به سمت احتمالات، شما میتوانید پتانسیل ناامید شدن توسط بازار را به صفر برسانید. وقتیکه در معاملهای زیان ده قرار دارید، تنها معنیاش این است که اکثر معاملهگران با شما در این برهه از زمان همعقیده نیستند. پس راهتان را بکشید و برید. اجازه ندهید درست یا غلط بودن تصمیمتان بر اعتمادبهنفستان تأثیر بگذارد.
اگر فکر میکنید درباره معاملهای درست تصمیم گرفتید، و بازار خلاف شما حرکت کرد، احساسی به شما خواهد گفت که شما درست تصمیم گرفته بودید و باید اطلاعاتی که این درستی را ضعیف میکند، نادیده بگیرید و درست در همینجا شما اشتباه خواهید کرد. وقتیکه میخواهید تصمیمتان درست از آب دربیاید، آنچه دوست دارید را در بازار خواهید یافت و نه آنچه در حقیقت اتفاق میافتد. بااحساس نیاز به تائید تصمیماتتان، خودتان را از دیدن حقایق محروم نکنید.
اگر مستعد ناامید شدن باشید، این مسئله بر برداشت شما از اطلاعات بازار تأثیر خواهد گذاشت که در غیر این صورت، میتوانست منجر به کاهش ضررتان گردد.
حساب آزمایشی چیزی به شما القا نمیکند
معامله در حساب آزمایشی به شما نشان میدهد که چطور فکر میکنید.آیا شما در معاملات آزمایشی سود کردید و بهسرعت، وقتیکه با پول واقعیتان وارد بازار شدید. پولتان را از دست دادید؟ اگر اینچنین است، باید بدانید که بسیاری از معاملهگران چنین چیزی را تجربه میکنند.
معاملهگران به درست یا غلط بودن تصمیماتشان در محیط آزمایشی اهمیتی نمیدهند زیرا میدانند که سود و زیانی در کار نیست. بنابراین. تمرکزشان را به مواردی که واقعاً مهم است، معطوف میکنند؛ رعایت صحیح و آهسته روش معاملاتیشان و ایجاد یک حساب معاملاتی در طی زمان بدون عجله.
اگر راهتان را گم کردید و حسابتان را به باد دادید، مجدداً معامله در محیطهای آزمایشی را برای مدتی ادامه دهید تا ببینید چه احساسی دارید و چطور معامله میزنید. با پول واقعی هم باید به همین طریق معامله کنید اما یادتان باشد که حساب آزمایشی چیزی را القا نمیکند، به همین دلیل است که در مطلبی جداگانه از اثرات کشنده فعالیت طولانیمدت در حساب آزمایشی گفتیم.
شما به یک استراتژی معاملاتی نیاز دارید
مارک داگلاس معتقد است یکی از اولین مواردی که باید در قامت یک معاملهگر بیاموزید، نحوه استفاده از احتمالات در مسیر موفقیتتان است. بهعبارتدیگر، شما به یک لبه معاملاتی با احتمال مناسب نیاز دارید. اما یادتان باشد که لبه معاملاتی صرفاً یک احتمال بالاتر از وقوع یک مسئله در مقایسه با مسئلهای دیگر در طی سریهای معاملاتی است و کسب پول و سود در بازار را برای شما تضمین نخواهد کرد. شما باید لبه معاملاتی را با مهارتهای ذهنی مناسب ترکیب کنید.
در خاتمه، میخواهیم کتاب معاملهگری در محدوده از مارک داگلاس را به شما پیشنهاد دهم؛ این کتاب به فارسی تحت عنوان «تحلیل تکنیکال، بنیادی با ذهنی» توسط خانم ریحانه هاشمپور ترجمهشده است. کتاب فوق بیشتر به ابعاد ذهنی معاملهگری و نه استراتژی، میپردازد. وقتیکه اصول معاملاتی ذهنی داگلاس را با یک استراتژی معاملاتی خوشسابقه ترکیب نمودید، به سلاح معاملاتی مجهز شدهاید که شمارا در میدان جنگ (بازار) پیروز خواهد ساخت.
به این مطلب چه امتیازی میدهید؟
امتیاز را مشخص کنید
میانگین امتیاز / 5. تعداد امتیاز
امتیازی ثبت نشده است. اولین نفر باشید که امتیاز میدهید!
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
تمام مواردی که توی این مقاله بیان نمودید من توی معاملاتم رعایت نکردم و الان بالغ بر شصد درصد از اصل پولم معادل 400 میلیون تومان تو ضررم متاسفانه. خیلی مفید بود تشکر فراوان
با سلام خدمت استاد عزیزم.وتشکر میکنم بخاطره ویدیوهای آموزشی روان و موشکافانه ی جناب عالی .موفق هستین موفقتر باشین.
با عرض سلام خدمت استاد گرامی
با سپاس از همه ی زحمات شما در امر آموزش
میخواستم بپرسم کسانی که قبلا پایلوت سپیدار رو تهیه کردند جزو اعضای طلایی سایت هستند.
چون با اینکه ما وارد سایت میشم ولی مطالب این قسمت برای ما نمایش داده نمیشه.
با سپاس از پاسخ شما
سیدحسین عزیز؛
مطالب بخش اعضای طلای “صرفا” برای دانش پذیران دوره پیشگامان بورس تهیه شده است و محتوای آن در حال تکمیل است.
منتظر باشید طی ماه های آینده دسترسی برای شما و دیگران تعریف خواهد شدو
با سلام . جناب استاد شمسی ویدیوهای شما را در هفته گذشته در اتومبیلم گوش دادم . از بین همه افرادی که در مورد بورس فایل های صوتی منتشر کرده اند از نظر من شما موفق تر هستید . مطالب بسیار خوبی از شما آموخته ام و به زودی بسته های آموزشی شما را خریداری خواهم کرد امیدوارم بتوانم سرکلاسهای شما حاضر شوم. سپاسگذارم
درود بر جناب دشتستانی عزیز
از ابراز لطف شما سپاسگذارم