4 چالش فکری در معامله‌گری
در این مطلب تلاش می‌کنم تا راه درمانی برای بیماری فلج‌کننده برخی از معامله‌گران ارائه دهم؛ منظورم همان تحلیل‌های صفر و یکی است که باعث فلج فکری معامله‌گر می‌شود. در این مطلب می‌آموزیم که چطور دست از حساسیت و تفکر بیش‌ازحد برداریم و آسان معامله کنیم.
آیا این موضوع برایتان آشناست: شروع به تحلیل بازار می‌کنید، در ابتدا، شرایط معامله همان‌طور که فکر می‌کردید، خوب به نظر می‌آید؛ بااین‌حال، همان‌طور که به تحلیل و مطالعه‌تان ادامه می‌دهید، کم‌کم از میزان اعتمادتان نسبت به آن معامله کاسته می‌شود؛ اما دلیلش را نمی‌دانید.
این مسئله در میان معامله‌گران بسیار رایج است، من خودم سال‌ها درگیر این چالش بودم؛ معامله‌گران اصولاً بعد از یک معامله خوب، دست به تحلیل بیش‌ازحد می‌زنند که این مسئله مشکل بسیار بزرگی است و می‌تواند عواقب منفی‌ای روی عملکرد معاملاتی‌شان بگذارد. بیش‌ازحد فکر کردن باعث می‌شود تا معامله‌گر معاملات خیلی خوبی را که قبلاً انجام داده بود، را هم خراب کند که این هم، یک مشکل بزرگ دیگری است که باید راه‌حلی برای آن یافت.
این مقاله بر آن است تا دلایل اصلی بیش‌ازحد فکر کردن که تأثیر منفی روی معامله‌گری‌تان می‌گذارد را شناسایی کرده و راه‌حل آن را نشانتان دهد.
فاکتورهای نامحدود
مشکل این است؛ فاکتورهای خارجی بسیار زیادی منجر به آشفتگی ذهنی و تحلیل بیش‌ازحد می‌شوند. اخبار، وب‌سایت‌های خبری، کانال‌های تلگرامی و…: همه این موارد، باهم در یک‌چیز مشترک‌اند؛ به همین دلیل منجر به تحلیل بیش‌ازحد بازار و گیج کردن شما می‌شوند. فاکتور های خارجی احتمالاً بزرگ‌ترین دلیل انصراف معامله‌گران از معاملات خوب و خراب کردن معاملات براثر بیش‌ازحد معامله زدن هستند. وقتی‌که با فاکتورهای خارجی زیادی مواجه باشید، ذهنتان روی حقایق بسته‌شده و منجر به تردید به استراتژی معاملاتی‌تان می‌گردد.
راه‌حل چیست؟
تصمیم بگیرید تا فاکتورهای خارجی را نادیده بگیرید. کلید نادیده گرفتن فاکتورهای خارجی مانند موارد بالا صرفاً این است که دریابید این فاکتور ها نه‌تنها به شما کمک نمی‌کنند، بلکه به شما صدمه می‌زنند. وقتی‌که به‌واقع، این حقیقت را بپذیرید، دیگر به آن‌ها اهمیت نمی‌دهید و درنتیجه، روی استراتژی معاملاتی‌تان متمرکز می‌مانید و بر آن (و نه آن فاکتورهای خارجی) بیشتر و بیشتر اشراف پیدا می‌کنید.
موفقیت در ترید، نتیجه اشراف و تسلط یافتن روی استراتژی معاملاتی‌تان و داشتن وضوح درباره‌ی اهدافتان در بازار و چسبیدن به آن‌ها بدون اثر منفی پذیرفتن از آن فاکتورهای بیرونی است.
خروج از معامله
چرا خودتان را به خروج از معامله‌ای متقاعد کنید؟ هیچ‌چیزی بدتر از این نیست که معامله‌ای خوب بیابید که با معیارهای برنامه معاملاتی شما همخوانی دارد اما آن را انجام ندهید یا خیلی سریع از آن خارج شوید؛ یکی از دلایل بزرگ این اشتباه، تحلیل بیش‌ازحد استراتژی معاملاتی‌تان و بیش‌ازحد فکر کردن درباره آن است.
مطمئنم که شما هم قربانی بیش‌ازحد فکر کردن درباره استراتژی معاملاتی‌تان شده‌اید. به‌عنوان‌مثال، شما با یک سیگنال خوب بر اساس امواج الیوت مواجه می‌شوید اما به ناگهان، به الگوهای شمعیِ اطراف آن نگاه می‌کنید و به دنبال دلایلی می‌گردید که ثابت کنند این معامله نتیجه خوبی نمی‌دهد. یا اینکه شروع به خواندن اخبار اقتصادی و تفاسیر مختلف درباره بازاری که در آن معامله می‌زنید، می‌کنید و انگیزه‌تان برای انجام معامله را از دست می‌دهید زیرا فردی نظری کاملاً مخالف و البته متقاعدکننده داده است.
راه‌حل چیست؟
این‌قدر سخت نگیرید! این مسئله، بعدِ پیچیده‌تری از بیش‌ازحد فکر کردن است زیرا معامله‌گران بنا به دلایل زیادی خودشان را به عدم انجام یک معامله خوب، وا‌می‌دارند. اما مهم‌ترین این دلایل، ترس و بی‌اطلاعی است.
شما باید ترس، از دست دادن پول را کنار بگذارید و بهترین راه برای رفع این ترس، پذیرفتن آن است. معامله‌گری با سود و زیان عجین شده است و صرفاً به بردن و سود کردن منتهی نمی‌شود. هرچه زودتر بتوانید این حقیقت را بپذیرید، زودتر می‌توانید نیازتان به مدیریت صحیح ریسک در هر معامله را شناسایی کنید. پذیرفتن اینکه شما در معاملاتتان ضرر هم خواهید داد، به شما کمک می‌کند ترس از شکست خوردن را برطرف کنید. این خود دلیل بزرگی است که مانع از ادامه انجام معاملات در میان تریدر ها می‌شود.
به خاطر داشته باشید که هر معامله‌ای، پیاده‌سازی لبه‌ی معاملاتی‌تان است؛ بیش‌ازحد سخت نگیرید؛ اگر سیگنال روشنی دیدید که با معیارهایتان می‌خواند، معامله را انجام دهید و بروید دنبال بقیه کارهایتان. بله؛ شما همیشه می‌توانید دلایلی پیدا کنید تا دست به معامله نزنید اما اگر شما همیشه این کار را انجام می‌دهید، دیگر استراتژی معاملاتی‌تان را رعایت نکرده و تسلیم شکست خواهید شد. شما باید از تمامی موارد آشکار که به نفع استراتژی معاملاتی‌تان است، به نفع خود استفاده کنید و از سری معاملاتی‌تان، سود به دست آورید. معامله‌گری، ریسک خاص خود را دارد؛ در همان ابتدای کار ریسک را بپذیرید و آن را مدیریت کنید؛ یا اینکه اصلاً معامله نکنید و در چرخه ترس و تحلیل بیش‌ازحد بازار گیر خواهید کرد.
انباشتگی فکری
داشتن افکار بیش‌ازحد درباره معامله‌گری به معنی ابهام است. این ابهام از تحلیل چارت‌های زیاد و در نظر گرفتن تعداد بیش‌ازحد متغیرهای خارجی ناشی می‌شود. البته ممکن است دلیل آن به ندانستن و نشناختن اهدافتان در بازار یا نداشتن یک استراتژی معاملاتی که به آن مسلط باشید، نیز برگردد.
راه‌حل چیست؟
بیش‌ازحد خودتان را درگیر نکنید و ذهن معامله‌گری‌تان را پاک‌کنید. اولین کاری که باید انجام دهید این است که بازار را ساده ببینید. اگر از چندین و چند اندیکاتور و چارت‌های شلوغ و درهم استفاده می‌کنید، فقط خودتان را گیج خواهید ساخت و ذهن معامله‌گری‌تان را انباشته می‌سازید. برای موفقیت در معامله‌گری باید افکاری واضح و ساده داشته باشید: این استراتژی معاملاتی من است.. آیا اکنون آن را روی چارت می‌بینم؟ اگرنه، هیچ کاری نمی‌کنم.
یک‌راه برای کاستن تراکم فکری‌تان این است که بیش‌ازحد به چارت‌ها نگاه نکنید. البته اگر شغلتان با کامپیوتر سروکار دارد، انجام این کار کمی سخت می‌شود؛ اما این مسئله بسیار مهم است. به نظرم بهتر است اپلیکیشن معاملاتی‌تان را از گوشی تلفنتان پاک‌کنید؛ شما به آن نیازی ندارید؛ قبلاً توضیح دادم که چقدر سبک معاملاتی بخر و رها کن می‌تواند کمکمان کند. ضمن اینکه چارت‌ها روی موبایل، شکل به‌هم‌ریخته‌ای می‌گیرند و شمارا از حقیقت ماجرا بازمی‌دارند. شما تنها باید روی کامپیوتر، به چارت‌هایتان و البته در زمان‌های منظم و از پیش برنامه‌ریزی‌شده نگاه کنید؛ مثلاً برای کسانی که بلند مدت ترید می‌کنند دو بار در هفته. اما اگر دقیقه‌ای یک‌بار از 8 صبح تا 12ظهر به چارت‌هایتان نگاه می‌کنید، ممکن است به دلیل تحلیل بیش‌ازحد، تعداد معاملاتتان را در مواردی که نباید، زیاد کنید. شک نکنید که در این صورت، این اتفاق می‌افتد.
فقدان اعتماد به خود
اعتماد کم به توانایی‌هایتان منجر به تردید درباره خودتان می‌شود. پرواضح است که اگر به توانایی‌هایتان در معامله اعتماد نداشته باشید، نمی‌توانید پولی دربیاورید. شما باید در این مسیر قاطع باشید و نه آشفته و متناقض.
راه‌حل چیست؟
دو درمان مهم و اصلی اعتمادبه‌نفس پایین در توانایی معاملاتی‌تان، آموزش و مشاهده بازار است. شما باید از یک مربی شایسته، آموزش‌های لازم را دریافت کنید. شاید به نظر بیاید که به‌تنهایی خودتان بتوانید معامله‌گری را بیاموزید اما این‌یک برداشت کاملاً اشتباه است؛ شما با آموزش دیدن توسط یک مربی خبره، می‌توانید از خودتان در مقابل بسیاری از اشتباهات و ضررهای بزرگ محافظت کنید. وقتی‌که شروع به معامله می‌کنید، پولی که با زحمت به دست آورده‌اید را به خطر می‌اندازید و قطعاً می‌خواهید تا جایی که می‌توانید، ریسکتان را کاهش دهید؛ ضرر کردن و از دست دادن سرمایه‌تان آن‌هم صرفاً به این دلیل که آموزش ندیده‌اید، واقعاً مسخره است. جای تعجب است که افراد میلیون‌ها تومان پول بی‌زبان را در بازارهای مالی دود می‌کنند اما حاضر نیستند برای آموزش خودشان هزینه کنند!
بعد از آموزش و تسلط بر استراتژی معاملاتی‌تان، باید به مشاهده بازار بپردازید تا بتوانید اعتمادبه‌نفستان را تقویت کنید. برای مدتی هم در حساب آزمایشی مثل مفیدتریدر معامله کنید؛ البته این مدت نباید خیلی طولانی باشد، قبلاً هم از خطرات تداوم طولانی حساب آزمایشی گفته‌ام؛ پس‌ازآن با مقادیر کمی پول وارد بازار شوید و کم‌کم سعی کنید با همان مقدار اندک، اعتمادتان را افزایش دهید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.