قبول ریسک معاملات یا بالا بردن سطح دانش؟

در پست های گذشته در مورد اهمیت معاملات بدون ترس، مهارتهای معامله گری و اینکه اساسا منشا این مشکلات کجا هست توضیحاتی خدمتتان عرض کردم . اما پاسخ اساسی به این پرسش که واقعا علت ضرر های ما در بازاربورس چیست؟

ایا مشکل از فهم ناقص بازار و سواد تکنیکالی یا بنیادی است؟ البته پیشتر عرض کردم که تحلیل خوب بازار یقینا بخشی از پروسه موفقیت است اما مشکل اصلی به انتظارات و تمایلات اشتباه ما از بازار بر می گردد. به عبارت دیگر، این طرز تفکرات و تمایلات ما است که بر روی تفسیر ما از بازار تاثیر می گذارد.

در این صورت معامله گر فکر می کند این رفتار بازار است که مانع موفقیت او می شود و در نتیجه تلاش می کند که برای دوام در بازار بیشتر و بیشتر در موردش بداند و البته این منطق یک دام بیش نیست!

تاثیر افکار ما بر نتایج بازار

اغلب معامله گران بازارهای بورس وقتی با شکست روبرو می شوند اشکال را نه در ذهن خود بلکه در بازار می بینند و تلاش می کنند راجع به بازار بیشتر و بیشتر بدانند! این تفکر خام و اشتباه است و تقریبا همه، حتی کسانی که به قول خودشان در تکنیکال حرفه ای هستند را هم شامل می شود. اما مشکل کجاست…

بازار متغییر های زیاد و البته متضادی دارد و هیچ محدودیتی در مورد رفتارش وجود ندارد. بازار در هر لحظه به هر صورت که بخواهد عمل می کند. به عبارت دیگر هر کسی که معامله می کند خودش یک متغییر از بازار است و بر روی رفتار بازار تاثیر گذار است.. این یعنی اینکه مهم نیست شما از علم تحلیل تکنیکال یا بنیادی چقدر بدانید.. و یا اینکه چقدر تحلیل گر با هوشی هستید.. در هر صورت نمی توانید موقعیتی که ممکن است به ضرر شما ختم شود را پیش بینی کنید!

در مورد واژه ” پیش بینی ” اندکی تامل کنید چون در پستهای آینده تصمیم دارم کلا تصور قابل پیش بینی بودن بازار را به چالش بکشم…!