سه عنصر اصلی در تحلیل تکنیکال

همیشه در مورد کارا بودن یا کارا نبودن تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بحثوجدلهایی وجود داشته است؛ به قول مارک داگلاس، برخیها که در ابتدا تحلیل تکنیکال را نوعی شعبدهبازی تلقی میکردند؛ عدهای از تحلیل گران بنیادی از اساس تحلیل تکنیکال را در بازارهای مالی ناکارآمد میپندارند؛ از طرفی عدهای از چارتیست ها نیز موفقیت را تنها و تنها در گروی تحلیل تکنیکال میدانند؛ ادعای آنان این است که حتی نیازی به مطالعه بنیاد شرک هم نیست!
در این مطلب قصد دارم کمی موشکافانه به دلایل کارایی تحلیل تکنیکال در بورس و سایر بازارهای مالی بپردازم؛ سعی میکنم تا جای ممکن دلایل را برایتان واکاوی کنم
تاریخ تکرار میشود
حتماً با به حال حالتهای روانشناختی همچون ترس، طمع، نا اطمینانی، اعتمادبهنفس بالا، ناراحتی و… را تجربه نمودهاید؛ مهم نیست چه عاملی سبب تقویت این حالتهای روانشناختی در شما شده است، مهم آن است این موقعیتهای ذهنی بر تصمیمات معاملهگری شما کاملاً تأثیرگذار است!
اما نکته مهمتر آنکه این حالتهای ذهنی در میان تمامی انسانها مشترک است؛ درواقع طبیعت و احساسات انسانی بدون توجه به دورهای که در آن قرار دارید باقی میماند. حتی مردم صدسال پیش نیز حریصانه، طمعکار، ترسو و … بودهاند. این احساسات و عواطف انسانی از زمانی انسان پا در این کره خاکی گذاشته است وجود داشته و تا آخرین فرد نیز باقی خواهد ماند؛ بهعبارتدیگر از آدم بوده است تا خاتم…
اغلب مردم معمولاً بهطور غریزی تمایلات و رفتار یکسانی را از خود بروزمی دهند، همین شباهات رفتاری است که شکلگیری الگوهای قابلشناسایی در نمودارها را بارها و بارها رقم میزند. منظورم زمانی است که به دوست یا همسر خود میگویید: دیدی گفتم چنین میشود…!
تحلیل گران تکنیکال اعتقاددارند اقدامات احساسی سرمایهگذاران در نمودارها منعکسشده و در طول تاریخ تکرار میشود. اگر بخواهیم این جنبه تحلیل تکنیکال را خلاصه کنم باید بگویم، تاریخ خود را تکرار میکند، این اولین اصل تحلیل تکنیکال است.
تحلیل قیمت همهچیز است
حتماً میدانید که قیمت یک سهم، کالا، ارز و… متأثر از عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، بنیادی و… است؛ نکته قابلتأمل آن است که تمام این عوامل (علتها) بر روی نمودار تأثیر خود را میگذارد (معلول) بهعبارتدیگر در تحلیل تکنیکال ما به دنبال معلول هستیم و کاری به کار علتها نداریم!
البته تحلیل علتها (تحلیل بنیادی) نیز اشکال ندارد فقط مشکل بزرگی وجود دارد و آن اینکه تعداد عوامل تأثیرگذار بر روی قیمتها بهقدری زیاد است که از حوصله وقت و ظرفیت مغز انسان خارج است؛ بهعبارتدیگر عوامل اثرگذار بر روی قیمتها بینهایت است…
برای یک چارتیست، مطالعه تاثرحرکت قیمتها تمامکار ممکن است. بامطالعه قیمتها تمام تغییرات عرضه و تقاضا را تحلیل میکنیم. درصورتیکه تقاضا بیش از عرضه باشد (کاری به دلیلش نداریم) قیمت افزایش مییابد؛ اگر عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد، قیمت کاهش مییابد. این عمل اساس همه پیشبینیهای اقتصادی و سیاسی است…
بهعبارتدیگر، یک چارتیست معتقد است که اگر قیمتها افزایش یابد، بنا به دلایلی ( که برای ما مهم نیست) تقاضا باید بیش از عرضهشده باشد روند باید صعودی شود و بلعکس. بنابراین قیمت تمام چیزی است که به تحلیل آن نیاز داریم و همهچیز در قیمت لحاظ شده است.
قیمتها در روندها حرکت میکنند
بهصورت خیلی ساده مادامیکه چیزی مزاحم حرکت قیمتها نشود، قیمت به حرکت فعلی خود ادامه میدهد؛ بهعبارتدیگر زمانی که روند جدیدی آغاز میشود، در همان مسیر به حرکت خود ادامه میدهد تا زمانی که عاملی خارجی بر روی آن اثر بگذارد.
به این مطلب چه امتیازی میدهید؟
امتیاز را مشخص کنید
میانگین امتیاز / 5. تعداد امتیاز
امتیازی ثبت نشده است. اولین نفر باشید که امتیاز میدهید!
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام : سایت بسیار با محتوا و خوبی داریداز اطلاعاتی که بی چشمداشت ارائه کرده اید ممنونم….. یک گلایه … شاید هم تذکر داشتم … در محتواهای مکتوب سایت غلط املایی زیاداست که البته ناشی از بی دقتی تایپیست متون می باشد … که برازنده چنین سایتی نیست .. به امید اصلاح