دلایل شکست در معاملات ارز و بازار سهام

سوال اساسی اینجاست که تقریبا همه معامله گران امروزی آشنا به تحلیل تکنیکال هستند؛ اما نتیجه ای که کسب می کنند کاملا متفاوت است.

یک اشکال اساسی از نقطه نظر روانی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن این است که زمانی که معامله گر می آموزد الگوها را مشخص کند و به مطالعه بازار بپردازد به این نتیجه می رسد که موقعیت های متعددی برای کسب سود وجود داشته؛ اما نتوانسته  به خوبی از آنها استفاده کند!

به عبارت دیگر شما نمی توانید به همان خوبی که بازار را از نظر تکنیکی تحلیل می کنید به همان خوبی از بازار سود بگیرید و احتمالا سود هایی را هم که کسب می کنید، تداوم ندارد!

انجام سریع معامله بدون از دست دادن موقعیت ها

قضیه خیلی روشن است.. بارها پیش می آید که شما در مورد سهمی با کارگزارتان صحبت می کنید و یا چارت قیمت را از نظر تکنیکی به خوبی تحلیل می کنید اما بدون اینکه از تحلیل خود سودی ببرید فقط شاهد از دست دادن موقعیت هستید! به عبارت دیگر بین آنچه در بازار اتفاق می افتد وآنچه شما انجام می دهید، یک فاصله وجود دارد.

حالا سوال اینجاست آیا ممکن است انجام معامله و یا خرید یک سهم به آسانی تحلیل بازار و فکر کردن به موقعیت باشد؟

پاسخ به این سوال نه تنها بله است بلکه دقیقا از بین بردن این فاصله یعنی اینکه بی هیچ ترس، واهمه، شک، تردید با دودلی… ، به همان شکلی که نمودار را تحلیل می کنید، به همان شکل معامله کنید از اهداف آموزه های این وبگاه است.

در واقع هدف، ایجاد نوعی فهم و درک درونی راجع به طبیعت معامله گری است که نتیجه آن این است که انجام معامله یا خرید یک سهم برای شما به قدری آسان می شود که فقط بازار را تماشا کرده و بلافاصله بر اساس سیستم خود اقدام به خرید یک سهم کنید. ممکن است اندکی گیج کننده به نظر برسد اما تعداد اندکی از معامله گران هستند که توانسته اند فاصله بین امکانات موجود و عملکرد خود را کاهش دهند. در پست های آتی سعی می کنم با چند مثال موضوع را برایتان بیشتر باز کنم.