رابطه دانش و کسب سود در بازار بورس
تصور کنید به پیشنهاد دوستی و یا با مشاهده تبلیغی در یک وبسایت علاقه مند می شوید وارد بازار بورس شوید. در ابتدا احتمالا یک نماینده کارگزار برای شما کلاس دو جلسه ای رایگان آشنایی با تحلیل بازار ارز برگزار می کند..
پس از آن شما در رویای پول پارو کردن در بازار بورس، سریع از طریق همان کارگزار حسابی را افتتاح می کنید. در شور و شوق رسیدن به رویاهای مالیتان چند سهم می خرید و پس از آن متوجه می شوید که بالانس حسابتان الان بیش از 50 درصد افت کرده! شما بسیار دلسرد می شوید و احساس می کنید این فقط شما بوده اید که نتوانستید سود بگیرید و بقیه، پولها را به جای شما پارو کردند!
” پس از آن اشکال را در کارگزار می بینید.. تصمیم می گیرید باقیمانده حساب را برداشت کنید و نزد کارگزار دیگری حساب باز کنید..
داستان در کارگزار بعدی نیز تکرار می شود.. حساب به ضرر ختم می شود.. از فردا تصمیم می گیرید سیستم ترید خود را اصلاح کنید و یا سیستم جدید بخرید.. این کار را می کنید و نتیجه قابل ملاحضه ای کسب نمی کنید!
در نهایت اشکال را در دانش خود نسبت به بازار می بینید. چون در جامعه می بینید هر کسی علم بالاتری دارد در جایگاه بهتری قرار گرفته است .. پس تلاش می کنید دوره های حرفه ای تحلیل را بگذرانید و دانش تحلیل خود را در مورد بازار به روز کنید.. دوره های مختلف.. تئوری های مختلف.. در نهایت ضرر ها حتی بیشتر هم می شوند.
در واقع تصور اینکه با بالا بردن دانش خود نسبت به بازار به سود خواهید رسید یک تصور خام و غیر منطقی است به دلیل اینکه بازار پر است از متغییر های بسیار زیاد که شما به جای قبول ریسک و تمرکز بر رفتار خود در حقیقت دارید خودتان را درگیر متغیر های بیشتر می کنید..!
تلاش نکنید خود را در گیر تئوری های تحلیل پیچیده کنید ! سیستم ترید شما هر چقدر هم پیچیده باشد ، نمی تواند 100% سیگنال صحیح به شما بدهد. یک استراتژی، یک ابزار را انتخاب کنید.. بر همان اساس معامله کنید.. سعی نکنید بازار را پیچیده کنید.
به این مطلب چه امتیازی میدهید؟
امتیاز را مشخص کنید
میانگین امتیاز / 5. تعداد امتیاز
امتیازی ثبت نشده است. اولین نفر باشید که امتیاز میدهید!
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
تشکر…به نکته قابل توجهی اشاره کردید در این بازار همه چیز برمبنای احتمالات میباشد…
واصول روانشناسی و مدیریت ریسک هم به همان اندازه تحلیلگری بلکه بیشتر اهمیت دارد..تشکر از زحماتی که میکشید…