بهره مرکب به زبان آدمیزاد!
سرمایهگذاری تعریف سادهای دارد؛ سرمایهگذاری یعنی فدا کردن ارزش الآن برای به دست آوردن یک ارزش بالاتر در آینده؛ با ۵۰ هزار تومان شما میتوانید یک پیتزا تهیه کنید ولی از لذت خوردن پیتزا چشمپوشی میکنید و بجای آن یک کتاب تهیه میکنید. این کتاب برای شما نقش سرمایهگذاری را دارد؛ درواقع با افزایش دانش و بینش خود از طریق مطالعه کتاب در آینده پول بیشتری را به دست خواهید آورد.
فرض کنید اکنون مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان دارید؛ با این پول شما میتوانید یک خودرو تهیه کنید؛ طبیعتاً سوارشدن یک خودروی خارجی لذت دارد ولی شما از این لذت چشمپوشی میکنید و آن را سرمایهگذاری میکنید برای اینکه بتواند در آینده لذت بالاتری رو به دست آورید.
بپذیریم یا نپذیریم قدرت خرید ما روزبهروز کاهش پیدا میکند. یک دهه قبل با ۲۰۰ میلیون تومان میتوانستیم در شمال تهران یک واحد آپارتمان 80 متری تهیه کنیم؛ الآن اما با ۵ برابر این مبلغ هم بهسختی میتوانید یکخانه ۵۰ متری تهیه کنیم!
فهرست مطب
Toggleتورم فزاینده
همه ما با یک تورم فزاینده سروکار داریم که هرروز قدرت خرید ما رو کاهش میدهد. داراییهای ریالی ما مثل یخ زیرِ آفتاب بسیار سوزاند و لحظهبهلحظه در حال ذوب شدن هستند. چند دهه قبل با ۴۰ هزار تومان میتوانستم یک خودرو بخریم، اکنون اما با ۴۰ هزار تومان یک جفت لاستیک خودرو هم نمیتوان تهیه نمود! این نشاندهنده کاهش ارزش پول و افزایش نرخ تورم است.
تورم روند افزایش قیمت نسبت به میانگین درآمد جامعه را مینامند که انواع گوناگونی دارد.
فرقی نمیکند که داراییهای ریالی خودمان را در گاوصندوق منزل بگذاریم یا در حساب قرضه الحسنه بانکی؛ درهرصورت، عدم تبدیل آن به داراییهای غیر ریالی، یک حماقت محض است. از طرفی چنانچه بخواهیم با درآمد کارمندی گذران زندگی کنیم، بدون شکل دیر یا زود با مشکلات عدیدهی مالی مواجه خواهیم شد.
بنابراین همه ما به سطحی از سرمایهگذاری نیاز داریم. البته شاید دانش لازم برای سرمایهگذاری را نداشته باشیم، در این صورت نیز حداقل باید سرمایههای ریالی خودم را تبدیل به داراییهای مولد کنیم که از نرخ تورم پیشی بگیرد.
زاویه دید خود را گسترش دهید!
فرض کنید در کشوری زندگی میکنیم که اصلاً تورمی وجود ندارد؛ البته تورم در همه کشورها وجود دارد. حتی ارزش یک اسکناس دلار ۵۰ سال قبل بیشتر از ارزش همان اسکناس در زمان اکنون است. این مهم حکایت از آن دارد که حتی تورم در کشورهای توسعهیافته هم وجود دارد.
بااینوجود بیایید فرض را به بر این بگذاریم که در کشوری زندگی میکنیم که اصلاً تورم وجود ندارد؛ در این حالت هم ما نیاز به سرمایهگذاری داریم!
از نمودار بالا تحت عنوان چهار ربع جریان نقدینگی کیوساکی یاد میشود.
رابرت کیوساکی یکی از افراد معروف درزمینهٔ هوش مالی است. کیوساکی بنیانگذار شرکت پدر پولدار است. رابرت نویسنده مجموعه کتابهای پدر پولدار پدر بیپول است.
در وهله اول این نمودار به دو قسمت تقسیم میشود؛ قسمت سمت چپ که بارنگ آبی هست این صفحه سمت چپ و نصفه سمت راست که بارنگ قرمز معتقد است. هر شخصی به لحاظ درآمدی ممکن است در یک یا چند قسمت از این بخشهای چهارگانه قرار داشته باشد.
ربع اول که سادهترین نوعش است (سمت چپ دایره، ربع بالایی) با حرف E نشان دادهشده مفهوم کارمند است. این همان دنیای بیخطر کارمندی است. درازای زمانی که میگذاریم حقوق و ماهانه دریافت میکنیم
در ربع کارمندی، صرف زمان برابر با پول است. ربع دوم (سمت چپ دایره، ربع پایینی) با حرف SE همان خویشفرما یا آزادکار است. مثلاً اگر شما یک مغازه داشته باشید یا حتی پزشک باشید هم در این دسته قرار خواهید گرفت. مسئله اینجاست؛ چه کارمند باشیم، چه خویشفرما باشیم، درآمدمان وابسته به زمان است! درواقع با صرف زمان درآمد خواهیم داشت.
بیایید سمت راست نمودار را برایتان تشریح کنیم، ربع بالایی با حرف اختصاری BO همان مالک کسبوکار سامانمند است.
کسبوکار سامانمند به کسبوکاری گفته میشود که درآمد شرکت مستقل از فعالیت مدیر است؛ یعنی کسبوکار در غیاب مدیر هم میتواند پولسازی کند و به حضور مالک وابسته نیست!
هر کارآفرین یا مدیر کارخانه با بهکارگماری افراد دیگر درآمد کسب میکند. درواقع این شخص پول میپردازد و زمان دیگران را میخرد! دیگران برای این شخص کار میکنند و درآمد ایجاد میشود. طبیعتاً مهمترین نکته برای یک مالک کسبوکار سامانمند درآمد غیرفعال است.
درآمد غیرفعال به درآمدی اطلاق میشود که در غیاب شخص ایجاد میشود. مثلاً چنانچه شما پولی را در حساب بانکی خود سپرده کنید و از محل آن سود دریافت کنید؛ یعنی درآمد غیرفعال دارید!
بنابراین نیازی نیست که مدیر کارخانه حتماً در شرکت خود حضورداشته باشد. در غیاب وی هم درآمد ایجاد خواهد شد. مالک یک کسبوکار سامانمند با سیستم سازی کسبوکار و ایجاد اهرم، زمان دیگران را در اختیار میگیرد و ثروت خود اضافه میکند.
آخرین ربع این نمودار مفهوم سرمایهگذار را به نمایش میگذارد. این ربع را با حرف I نمایش میدهیم. سرمایهگذار کسی است که ماشین پولسازی کاغذی دارد! آیا شنیدهاید که میگویند؛ پول، پول را میآورد؟ این ضربالمثل واقعی است! برای سرمایهگذاران، این پول است که کار میکند و نه خودشان!
برای یک سرمایهگذار مهم نیست که در سفر باشد یا در تفریح؛ روزبهروز به تعداد اسکناسهای وی افزوده میشود، بدون اینکه نیاز باشد تا منزل خود خارج شود!
دست بکار شوید!
اکنون مهم نیست مهم نیست چقدر درآمد دارید یا چقدر هزینه میکنید! یک کارمند باید در کنار شغل خود یک کسبوکار ایجاد کنید یا مهارتی را کسب کند تا بتواند بهواسطه آن درآمد مازاد داشته باشد.
هر روزه تعداد افراد آزادکار در حال افزایش است. آزادکار شخصی است که مهارت مشخص دارد؛ وی از طریق سایتهایی مثل پونیشا پروژه میگیرد و منبع دوم درآمد خود را پایهریزی میکند.
یک گام فراتر آنکه با توسعه مهارتهای فردی، کمکم از پیله ابریشم (!) و دایره راحتی خودمان خارج شویم و کسبوکاری را برای خودمان راهاندازی کنیم. در این صورت میتوانیم زمان دیگران را در اختیار بگیریم و درآمدمان را افزایش دهیم. البته این کار باید بااحتیاط زیادی انجام شود. چون محیط کسبوکار بیشتر شبیه به میدان نبرد و بسیار بیرحم است!
نباید به درآمد حاصل از آزادکاری در کنار شغل کارمندی اکتفا کنیم. بلکه باید تلاش کنیم تا وضعیت مالی خود را از نیمه سمت چپ نمودار به نیمه سمت راست نمودار ارتقا دهیم؛ و کمکم تبدیل به یک سرمایهگذار شویم. اینجا دیگر این قدرت پولمان است که برایمان پول میسازد!
بد نیست بدانیم که مدیریت هزینهها و بودجهبندی، اولین مرحله از خودسازی مالی است که همه ما برای رسیدن به این مهم باید در مورد آن آگاه باشیم؛ توصیه میکنم کتابهایی همچون ثروتمندترین مرد بابل، پدر پولدار پدر بیپول و کتاب چهار ساعت کار در هفته را مطالعه کنید.
استقلال مالی
آیا آرزو نمیکردید کهای کاش میتوانستید در اغلب اوقات به مسافرت و تفریح بپردازید بیآنکه نگران هزینههای خود باشید!؟
استقلال مالی نوعی وضعیتی مالی است که شمارا بینیاز از کار کردن میکند! شما بهاندازه کافی داراییهای پولساز دارید که هزینههای روزمره شمارا تأمین میکنند. شخصی که به استقلال مالی رسیده است، بیآنکه آنکه مجبور باشد کار کند، لااقل برای گذران زندگی و تأمین نیازهای اساسی خود مشکلی نخواهد داشت.
فرض کنید هزینههای روزمره شما ماهیانه ۵ میلیون تومان است. از طرفی ۳۰۰ میلیون تومان سپرده بانکی دارید که از محل سود آن بهطور ماهیانه ۵ میلیون تومان عایدی دارید. اگر در این جایگاه هستید به شما تبریک میگویم! شما در وضعیت استقلال مالی قرار دارید.
درآمد فعال یا غیرفعال؟
تمامی ثروتمندان یک راز کلیدی را برای رسیدن به استقلال مالی دنبال کردهاند؛ آنان تلاش میکنند تا با خرید داراییهای مولد، درآمد غیرفعال خود را گسترش دهند.
درآمد هر شخص یا بهصورت فعال است یا بهصورت غیرفعال؛ البته ترکیبی از این دو نیز ممکن است. درآمد غیرفعال آن دسته از درآمد است که در غیاب ما و بدون صرف انرژی و زمان ایجاد میشود؛ مثلاً درآمد حاصل از اجاره، نوعی درآمد غیرفعال است. حقوق کارمندی نوعی درآمد فعال است، زیرا در صورت عدم صرف انرژی و زمان ایجاد نمیشود!
البته ثروتمندان نیز در ابتدا درآمد غیرفعال نداشتهاند! همهی ما قادر هستیم منابع درآمد فعال (مانند حقوق کارمندی) را تبدیل به درآمد غیرفعال کنیم. ممکن است بخواهید تا در کنار حقوق کارمندی، نیمچه کسبوکاری برای خودتان به راهاندازید، اما دست نگهدارید! دنیای تجارت، دنیای بیرحمی است و احتمال شکست بالا است. بنابراین شاید همه نتوانیم کسب و پیشهای به راهاندازیم، اما همه میتوانیم پساندازهای کوچک خود را سرمایهگذاری کنیم.
در هر سطحی از درآمد که باشیم میتوانیم مهارتی را در کنار شغل خود ایجاد کنیم و درآمد حاصل از آن را سرمایهگذاری کنیم. البته این مسئله زمانی رنگ و بوی واقعی به خود میگیرد که بتوانیم هزینههای خود را مدیریت کنیم و به مازاد درآمدهای خود دستبرد نزنیم!
تصویر بالا وضعیت استقلال مادی را به تصویر میکشد. محور افقی، محور زمان است. محور عمودی نیز درآمد را نشان میدهد. نکته جالبتوجه آنکه وضعیت رشد درامدهایمان بهطور خطی است، درحالیکه پساندازهایی که سرمایهگذاری شده است، یک رشد نمایی دارد.
همانطور که ملاحظه میکنید حقوق کارمندی سالانه بهصورت خطی افزایش پیدا میکند؛ مثلاً امسال ۴ میلیون تومان در سال و سال بعد پنجم میلیون تومان است. درواقع دریافتی ما به شکل خطی بر اساس نرخ تورم و حقوق تأمین اجتماعی افزایش خواهد داشت. بنابراین اگر بخشی از درآمد خود را سرمایهگذاری کنیم بهمرورزمان، درآمد حاصل از محل سرمایهگذاری، از مقدار عایدی فعلی پیشی میگیرد.
نباید اشتباه کنیم که خرید برخی از اقلام هزینهای مانند خودرو یا لوازم منزل جز سرمایهگذاری محسوب نمیشود! درواقع برای هر سرمایهگذاری، پایش و محاسبه هزینه فرصت، بخشی از کار است. خرید داراییهای مولدی که نسبت به میانگین تورم، ارزشافزوده تولید میکنند، هدف یک سرمایهگذاری ایدئال است. همچنین سرمایهگذاری در هر بازاری به تخصص و تجربه نیاز دارد، پس برای سرمایهگذاری بی گودال به آب نزنیم !
برای سرمایهگذاری گزینههای متعددی وجود دارد؛ مثلاً سرمایهگذاری در بورس، مسکن، طلا و ارز برخی از موضوعاتی هستند که موردتوجه سرمایهگذاران قرار میگیرد.خرید لوازم مصرفی همچون خودرو اگر رشدی هم داشته باشد نسبت به هزینه فرصت سایر سرمایهگذاریها رشد قابلتوجهی نیست. در عوض سرمایهگذاری در بازار بورس در درازمدت میتواند برای ما بازدهی داشته باشد.
بزرگترین کشف ریاضیات!
ثروتمند شدن فرمول سادهای دارد؛ کافی است ماهیانه درصدی از درآمد خود را سرمایهگذاری کنید تا بهمرورزمان، سرمایه شما همانند یک گلوله برفی بزرگ شود!
آیا تاکنون به سازوکار برخاستن هواپیمای مسافربری از روی زمین اندیشیدهاید؟ چگونه ممکن است دو موتور جت هواپیما، دهها تن وزن را به هوا بکشاند؟ اگر پاسختان نیروی حاصل از موتورهای جت است باید بگویم در اشتباه هستید! درواقع موتورهای هواپیما فقط وظیفه تولید نیروی پیشرانه را بر عهدهدارند. یک هواپیما با بهکارگیری قدرت باد و از طریق بالههایش، دهها تن وزن را به هوا میفرستد و نه موتورهایش!
بر همین اساس پساندازهای کوچک ما تنها در حکم تولید نیروی پیشرانه برای هواپیماست، اما اصل ماجرا درگرو بهره مرکب است.
قانون بهره مرکب باعث میشود تا سپرده بانکی شما با نرخ سود بیشتری نسبت به نرخ عادی رشد داشته باشد. چراکه در نرخ سود عادی، بهره یا همان سود فقط به اصل سرمایه افزوده میشود. اما نرخی که به بهره مرکب تعلق میگیرد به دوره تناوب بستگی دارد. مثلاً اگر مبلغ یکمیلیون تومان را با سود ماهیانه ۶درصد سپرده کنید و سود حاصله را مجدداً به اصل سرمایه اضافه کنید؛ در پایان سال موجودی حساب شما به بیش از دو میلیون تومان خواهد رسید. این در حالی است که جمع سودها بهصورت ساده، حدود 720هزار تومان بود!
هرچه تعداد دورههای تناوب بیشتر شود، بهره مرکب هم بزرگتر میشود. به همین دلیل، مقدار بهره مرکب که به وام یکمیلیون تومانی بهصورت سالانه و با نرخ ۱۰% تعلق میگیرد کمتر از مقدار بهره مرکبی است که به همان وام یکمیلیون تومانی اما این بار با نرخ ۵% و بهصورت ششماهه تعلق میگیرد؛ اگرچه بازه زمانی هر دو درمجموع یک سال است!
آلبرت انیشتین فیزیکدان معروف هم نقلقول جالبی دارد؛ وی قانون بهره مرکب را بزرگترین کشف ریاضی برای همه زمانها میداند! بنابراین ماهیانه بخشی از درآمد خود را سرمایهگذاری گذاری کنید و باور داشته باشید که وقتی ریالهای اندک به یکدیگر پیوسته و سود آن مرکب شود، قدرت زیادی خواهد داشت.
مراقب تلهموش باشید!
سرمایهگذاری از مباحث پایهایتر همچون اصول مالی فردی سرچشمه میگیرد. کیوساکی در کتاب پدر پولدار، پدر بیپول به نکتهی مهمی اذعان میکند؛ وی معتقد است مهم نیست که چقدر درآمد دارید! به عقیدهی وی، نحوه مواجهه ما با درامدمان اهمیت دارد. بر همین اساس مهم نیست که چقدر درآمد داشته باشیم، بلکه مهمتر آنکه باید نسبت به درآمد خود محتاطانه عمل کنیم و بر هزینههای خود مدیریت داشته باشیم.
آیا تاکنون افرادی را دیدهاید که هر آنچه درآمد دارند را هزینه میکنند؟ کیوساکی از این پدیده شوم مالی تحت عنوان چرخ دورانی زندگی(تلهموش) یاد میکند. موشی را تصور کنید که قصد خروج از گردونه دوار را دارد اما هر اقدام او برای حرکت، تنها چرخ را به حرکت درمیآورد؛ درواقع دویدن موش در چرخ گردان، وی را به حرکت درنمیآورد، بلکه علا رقم تلاش او را در جای خود ثابت نگه میدارد!
این سناریو حکایت افرادی است که درآمدهای خوبی دارند اما تمام آن را تا پایان ماه هزینه میکنند؛ چهبسا عدهای مقداری هم به عایدی ماهیانه خود بدهکار میشوند!
آیا در ماه ده میلیون تومان درآمد داریم و عین آن را هزینه کنیم؟ اگر پاسخ مثبت است آنوقت هیچ فرقی با شخصی که در ماه یکمیلیون تومان درآمد دارد و عین آن را هزینه میکند نداریم! بنابراین مراقب باشیم که در دام تلهموش نیفتیم و تمام درآمد خود را هزینه نکنیم. افتادن در دام چرخهی دورانی، آفت سرمایهگذاری و مانع رشد مالی ما است.
چقدر صبور هستید!؟
اگر تا اینجای مطلب را دنبال نمودهاید به شما تبریک میگویم؛ اکنون شما از قدرت بهره مرکب آگاه هستید و میدانید که در عین سادگی، قدرت بزرگی دارد. نکته جالب اینجاست که قانون بیکران بهره مرکب بازندگی روزمره ما عجین شده است؛ بهگونهای که حتی تولد انسان هم بر اساس بهره مرکب است! حتی تشکیل کائنات هم بر اساس همین قانون شکلگرفته است.
با تمام این تفاسیر عملاً بیشتر معامله گران نمیتوانند استفاده کافی را از این پدیده ریاضی در سرمایهگذاری ببرند. در عمل بهکارگیری بهره مرکب مشکل است؛ و بزرگترین چالش هم نداشتن صبر و تحمل است!
درواقع این تغییرات کوچک هستند که بهمرور اثر مرکب را پدید میآورد. مشکل اغلب سرمایهگذاران، صبر و تحمل است!
بهکارگیری بهره مرکب به دلیل عدم باور به تغییرات کوچکی است که میتواند نتایج بزرگ را به همراه داشته باشد. اکنون همه از این قضیه مطلع هستیم که با عدم برداشت سودهای حاصل از سرمایهگذاری و مرکب کردن آن میتوانیم به ثروت بزرگ دستیابیم؛ اما اکثریت ما صبر و تحمل کافی برای مرکب شدن سرمایه را نداریم!
آیا میدانید راهکار چیست؟ باید تغییرات کوچک را جدی بگیریم و بانظم و انضباط فردی، مسیر مرکب شدن سودها را فراهمسازیم. بر همین اساس کتاب آقای دارن هاردی با عنوان اثر مرکب شاید بهترین منبع برای این خودسازی فردی باشد. به یاد داشته باشیم که فیل انسان را کار نمیگیرد، اما نیش پشههای بهظاهر کوچک ممکن است موجب مرگ یک انسان شود!
به این مطلب چه امتیازی میدهید؟
امتیاز را مشخص کنید
میانگین امتیاز / 5. تعداد امتیاز
امتیازی ثبت نشده است. اولین نفر باشید که امتیاز میدهید!
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
عالی بود جامع و کامل
خواندنی بود و جالب توجه . سپاس از شما . مانا باشید
خیلی ممنون از مطالب بسیار کاربردی و شفاف شما که به زبانی ساده در اختیار کاربران قرار میدهید
فوق العاده کامل بود . مرسی از سایت خوبتون