معامله گری قمار نیست!

تصور کنید وقتی شما یک بازی شرط بندی را شروع می کنید هیچگاه نمیتوانید وسط راه جا بزنید..! به عبارت دیگر یک بازی، شروع و پایانی دارد و هنگامی که وارد یک بازی می شوید به هیچ عنوان نمی توانید وسطش جا بزنید..! و باید بازی را تمام کنید در غیر این صورت بازنده هستید.. اما شما به عنوان یک معامله گر بورس، اختیار همه چیز را در دست دارید..

معامله گری بازی نیست!

 پروسه معاملات هیچ شروع و پایانی ندارد.. هر وقت اراده کنید معامله ای می کنید و هر جا خواستید و هر وقت خواستید خریدتان را می فروشید.. اما تصمیم دارم یک تفاوت اساسی در مورد بازی و معامله گری را خدمتتان عرض کنم:

معامله کردن در بازار بورس به کلی متفاوت از بازی است..! وقتی شما سهمی را می خرید، تا زمانی که بخواهید روی خریدتان هستید و بازار مثل بازی، شما را از معامله بیرون نمی اندازد.. (البته مگر اینکه خیلی بیشتر از قوانین مدیریت دارایی اقدام به خرید کرده باشید).

این تفاوت به نظر نقطه قوت معامله گری است اما در حقیقت اینطور نیست..! بگذارید مثالی بزنیم:

وقتی شما در یک بازی می بازید، طبق قوانین بازی شما از بازی کنار می روید.. در معامله گری اگر دانش Self managing  و اصول روانشناختی در تعاملات خود و بازار را ندانید بازنده خواهید شد..! چون خریدی که در ضرر است را نمی فروشید ( عدم تعیین حد ضرر) و بازاری که به شدت خلاف شما حرکت می کند تمام دارایی تان را از شما می گیرد!

یک منطق محض در بازار سهام وجود دارد و آن این است که: هر موقعیت خرید برای شما هم موهبت است و هم مصیبت..! موهبت چون شاید این اولین حرفه ای باشد که کنترل تمام کارهایتان را خودتان در اختیار دارید و خودتان مدیر خودتان هستید و مصیبت چون واقعا هیچ حدو مرزی در تعریف قوانین و ساختار بندی رفتار شما در برابر بازار وجود ندارد.