روش  K.I.S.S در تحلیل تکنیکال

سَرواژه کیس: KISS، در انگلیسی (Keep it Simple Stupid) متشکل از حروف اول عبارت «آن را بسیار ساده نگه‌دارید» است. البته تصمیم ندارم کلاس درس انگلیسی بگذارم بلکه می‌خواهم بدانید این سرواژه را می‌توان به هر موضوعی، ازجمله معامله در بازار بورس ربط داد. ساده نگه‌داشتن در  ارتباط با بورس یعنی تمامی ابعاد معامله‌گری خود را ساده نگه‌دارید: از نحوه تفکرتان درباره حرکات قیمتی تا نحوه اجرای معاملاتتان.

سادگی یکی از نکاتی است که در کسب سود از بازارهای مالی در بازه‌های زمانی بلندمدت، در اغلب موارد نادیده گرفته می‌شود. مطمئنم شما هم در برهه‌ای از زمان سعی کرده‌اید از روش‌های معاملاتی پیچیده یا تئوری‌های تحلیلی پیچیده استفاده کنید و درنهایت دریافته‌اید که آن‌طور که فکر می‌کردید، از آب درنیامدند. این مقاله به شما کمک می‌کند تا بهفمید که چرا مردم به استفاده از روش‌های پیچیده‌تر در بازار بورس تمایل دارند؟ و چطور می‌توانید از قدرت سادگی به نفع خودتان بهره‌مند شوید.

حقیقتی تلخ درباره‌ی معامله‌گری

خب؛ شما هم بسیار مایلید تا درباره اندیکاتورهای تحلیلی که ممکن است در برخی از کانال‌های تلگرامی سروصدا به پا کرده است، اطلاعات به دست آورید. شما، صرفاً شنیده‌اید که این اندیکاتور،‌ همانی است که برای شما هم جواب می‌دهد چراکه سودهای قابل‌توجهی را نصیب کاربرانش کرده است و شما دیگر نمی‌توانید بیش از این صبر کنید و باید هرچه زودتر آن را امتحان کنید. البته، آخرین اندیکاتوری که نصب کردید، آن‌طور که انتظار داشتید،‌جواب نداد اما به نظر می‌رسد که این اندیکاتور جدید، حتماً جواب خواهد داد!

بسیاری از معامله گران، تجربه‌ای مشابه آنچه در بالا گفته شد را از سر گذرانده‌اند؛ آن‌ها فکر می‌کردند که با امتحان کردن سیستم‌های مختلف معاملاتی و اندیکاتورهای تحلیلی گوناگون، درنهایت قادر خواهند بود تا اندیکاتوری که برایشان سود مستمری در بازارها حاصل می‌کنند، را پیدا کنند. این، دقیقاً همان تفکر و باوری است که باعث می‌شود بسیاری از فعالین بازار بورس در معاملاتشان بارها و بارها ضرر کنند و درنهایت هم‌دست خالی، نگران و ناامید بمانند. به عبارت ساده‌تر، هیچ ناهار مجانی‌ای در بازار وجود ندارد اما هنوز بسیاری بر این باورند که با پیدا کردن بهترین سیستم معاملاتی یا اندیکاتور، می‌توانند گوشه‌ای لم بدهند و پول پارو کنند!

 مسئله اینجاست که نمی‌توان هر چیزی که کاملاً سیستماتیک باشد، را به‌طور کامل و کارا در معاملات بورس مورداستفاده قرار داد زیرا بازار، ماهیتی ایستا ندارد که بتوان آن را در سیستم‌های مکانیکی جای داد. این بازار موجودی زنده است… بازار بورس همچون هیولایی است که به‌صورت مدام، در حال تغییر است؛ تغییراتی نشئت‌گرفته از احساسات و هیجانات انسانی و انسان‌ها هم که به لحاظ واکنش‌های احساسی‌شان به شرایط متفاوت، علی‌الخصوص در مواردی که پای پولشان در میان باشد، با یکدیگر تفاوت دارند.

بااینکه اکثر معامله گران می‌گویند سبک تحلیلی ساده را دنبال می‌کنند، اما در عمل، راه را اشتباه انتخاب می‌کنند. معامله‌گری تنها وقتی آسان می‌شود که شما دیگر به فکر یافتن یک سیستم معاملاتی اندیکاتوری کامل که در تمامی شرایط بازار کار کند، نباشید. بازار بورس آن‌قدر نوسانی و پیچیده هستند که نمی‌توان صرفاً با استفاده از یک کد نرم‌افزاری یا یک ست مکانیکی از قواعد معاملاتی آن‌ها را تحت کنترل درآورد.

همه‌چیز را ساده نگه‌دارید

به نظر شما چطور می‌توان معامله‌گری در بازار بورس را ساده نگه داشت؟ خب؛ این کار بسیار ساده است؛ دیگر منتظر یافتن سیستم یا اندیکاتور کامل نباشید؛ به‌جای این کار، به قیمت‌ها روی چارت‌هایتان نگاه کنید. مثلاً به‌کارگیری تحلیل تکنیکال کلاسیک عملاً از هیچ اندیکاتوری برای پیش‌بینی حرکت بازار استفاده نمی‌کند.

 بخش هنر معادله معامله‌گری آن چیزی است که باعث می‌شود برخی از تریدر ها تمامی درآمد زندگی‌شان را از راه بازارها به دست بیاورند درحالی‌که آن‌هایی که مدام در حال یافتن بهترین اندیکاتور و سیستم هستند، با تلاشی بیهوده همچون تلاش برای جای دادن یک مربع در یک دایره! کماکان پولشان را از دست می‌دهند.

یادگرفتن هنر و مهارت تشخیص الگوی قیمت به شما یک دید، و نه سیستم، می‌دهد. این دید بازاری چیزی است که به آن، استراتژی معاملاتی می‌گویند. بسیاری از افراد متد را همانند سیستم می‌دانند و از آن‌ها برای اشاره به تکنیک‌های معاملاتی استفاده می‌کنند؛ اما این دو، کاملاً از یکدیگر متفاوت‌اند. یک متد معاملاتی، راه و روش درک حرکات روزانه بازار را، صرف‌نظر از نوع حرکات آن، فراهم می‌کند، درحالی‌که سیستم معاملاتی، مجموعه‌ای از قواعد سخت و شدید است که هیچ ترجیح یا انتخاب انسانی‌ای در آن دخیل نیست.

معامله‌گرانی مطرح همانند جرج سورس و وارن بافت  چطور توانستند میلیون‌ها دلار در بازارها سود کنند؟از طریق دید بازاری محتاطانه، و نه نرم‌افزارها یا اندیکاتورهای معاملاتی پیچیده! دیدی که از طریق آگاهی یافتن از دینامیک قیمت و شرایط بازار در بازارهایی که در آن‌ها فعالیت کرده بودند، به‌دست‌آمده بود.

ساده در مقابل شلوغ

. تمامی معامله گران حرفه‌ای بورس، یک وجه اشتراک دارند: آن‌ها تا جایی که می‌توانند، نگاهشان به نمودارها را ساده نگه می‌دارند زیرا می‌دانند که برای کسب سود در بازار به یک ذهن آرام و آسوده نیاز دارند.  بااین‌حال، اغلب معامله گران تازه‌کار و بسیاری از معامله گران باتجربه اما ناموفق، از رویکردی کاملاً متفاوت در معاملاتشان استفاده می‌کنند؛ آن‌ها تا جایی که می‌توانند راهشان را پیچیده می‌کنند و لقمه را دور سرشان می‌چرخانند!

ما انسان‌ها، به‌صورت غریزی مایلیم ساده‌ترین بخش معامله‌گری (تحلیل چارت و یافتن معاملات) را بسیار دشوارتر و پیچیده‌تر ازآنچه باید، کنیم. وقتی‌که این حقیقت را پذیرفتید که تحلیل چارت، الزاماً نباید کار دشواری باشد، می‌توانید با وضوح بیشتری روی بخش‌های دشوارتر معامله‌گری همانند منظم ماندن و مدیریت صحیح ریسکتان تمرکز کنید.  شبیه آن دسته از معامله‌گرانی نباشید که بخش اعظم وقت و پولشان را صرف یافتن ملغمه‌ای از اندیکاتورهای متفاوت و روش‌های پیچیده و پیچیده‌تر می‌کنند. تحلیل‌های ساده تکنیکال که به‌صورت طبیعی در بازار وجود دارد را بیاموزید و درخواهید یافت که با همین یک روش ساده، از بسیاری از افرادی که صرفاً دنبال پیچیده‌تر ساختن راه‌حل‌ها می‌باشند، جلوترید.

نتیجه‌گیری

حال که به اهمیت و نحوه کار روش K.I.I.S پی برده‌اید، می‌توانید آن را به مرحله اجرا بگذارید. در مفید تریدر یک حساب آزمایشی بازکنید، حداقل سه ماه، قبل از اینکه به فکر سرمایه‌گذاری با پول واقعی در بازار بورس بیفتید، معامله بر اساس سطوح مقاومت و حمایت یا ابزارهای ساده مشابه را تمرین کنید. یادتان باشد که معامله‌گری ذاتاً با ریسک همراه است؛ اگر واقعاً می‌خواهید به‌طور مستمر در بازار بورس سود کنید، به کیس بچسبید و به مفاهیم آن تسلط و اشراف کافی پیدا کنید؛ آن‌وقت، درخواهید یافت که برای کسب سود به روش‌های پیچیده نیازی نخواهید داشت.