چهار خطای مهلک معامله‌گری

شاید نتیجه 13 سال فعالیتم به همراه هزاران ساعتی که صرف مطالعه کتب و منابع مختلف نموده‌ام را بتوانم در چهار نکته برایتان خلاصه کنم؛ منظورم چهار اشتباهی است که منجر به ضررهای هنگفت در معاملات می‌شوند. چطور از پس این چالش‌ها بر بیاییم؟

همان‌طور که همگی می‌دانیم، احساسات و روانشناسی نقش مهمی در معامله‌گری ایفا می‌کنند و در اغلب موارد هم، دلیل اصلی و عمده شکست‌های معاملاتی‌مان می‌باشند. ما در روز نگار (ژورنال معاملاتمان) مجموعه‌ای از مشخصات و ویژگی‌های منحصربه‌فردی را گردآوری کرده‌ایم که نه‌تنها به تحلیل و آنالیز تأثیرات تعصبات روانشناسی می‌پردازند، بلکه دقیقاً راه‌های غلبه بر این مشکلات را نیز به شما نشان می‌دهند. من در این مطلب قصد دارم ۴ مورد از تعصبات و گرایش‌های روانشناسی که در میان معامله گران متداول است را به شما معرفی کنم و راه‌حلی پیش پایتان بگذارم.

اثر تمایل (disposition) و زیان گریزی

این دو تعصب ذهنی، دو اشتباه متداولی است که منجر به از دست دادن مقادیر زیاد پول و حتی گاهی اوقات، حرفه معامله‌گری تریدر ها می‌شوند. معامله گران بازار خیلی دیر از معاملات زیان ده خروج می‌زنند چراکه امید دارند در نقطه‌ای اوضاع برگردد و بتوانند ضررهایشان را به سود تبدیل سازند. عموماً، این معاملات ضررهای سنگینی به بار می‌آورد که به‌مراتب، فراتر از برنامه معاملاتی فرد می‌باشند.

اثر تمایل به پدیده‌ای اشاره می‌کند که معامله گران معاملات سود دهشان را خیلی زود، یعنی زودتر از کسب بازدهی اصلی، می‌بندند درحالی‌که برای پایان دادن به معاملات زیان ده، دست‌دست می‌کنند. در کتاب روانشناسی که در دست چاپ دارم، به‌طور دقیق راجع به این چالش نوشته‌ام…

چطور بر زیان گریزی غلبه کنیم؟ ژورنال معاملاتی (روز نگار معاملات) ما رفتار معاملاتی شمارا به تفضیل تحلیل می‌کند. فرقی نمی‌کند که مشکل شما در کدام قسمت است، شما یا در موقعیت‌های زیان ده، حد ضررهایتان را توسعه می‌دهید یا به‌محض کسب سودی اندک، از معاملات سود دهتان خروج می‌زنید؛ در هر دو صورت، روز نگار معاملاتمان تأثیرات منفی بر عملکرد معاملاتی‌تان را به شما نشان خواهد داد تا بفهمید که چطور می‌توانید در کارتان بهتر شوید.

تعصب و تمایل به منتسب دهی به خود

این گرایش و تمایل به این مورداشاره دارد که معامله گران، نتایج مثبت را به توانایی‌های خود نسبت می‌دهند و نتایج منفی را به گردن فاکتورهای خارجی می‌اندازند. این مسئله، باعث شکل‌گیری یک اعتمادبه‌نفس کاذب در اثر کسب سود در معاملات متوالی می‌گردد و از میزان احتیاط و دقت شما در معاملات زیان ده می‌کاهد.

چطور بر این مشکل غلبه کنیم؟ برای این کار، شما به یک نگرش و نگاه عاری از احساسات و تمایلات و یک برنامه ارزیابی‌کننده عملکرد خنثی نیاز دارید. گذاشتن حد ضرر روزانه و هفتگی، از فرورفتن شما در منجلاب ضرر در معاملات زیان ده جلوگیری می‌کند. هرگاه که شما به‌صورت متوالی، تصمیمات معاملاتی بدبگیرید، ژورنال معاملاتی شما، سریعاً شمارا آگاه خواهد ساخت. به همین دلیل است که چالش حفظ سود، اولین چالش در دوره بهبود معاملاتی ماست.

تعصب نسبت به نتیجه

این مورد، به این حقیقت اشاره دارد که معامله گران، تصمیمشان را صرفاً بر اساس نتیجه حاصل‌شده، و نه نحوه و دلایل اتخاذ آن تصمیم، تحلیل و قضاوت می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، اگر معامله گران با قبول ریسک زیاد در قبال تمامی دارایی‌هایشان در یک معامله، سود زیادی کسب کنند، بدان معنا نیست که کار درستی انجام داده‌اند. نتیجه، وسیله را توجیه نمی‌کند.

چگونه بر این مشکل غلبه کنیم؟ یادتان باشد که هیچ معامله‌ی سود یا زیانی به‌تنهایی معنا ندارد؛.معامله‌گری یک مسیر است نه یک مقصد! ما همیشه با طیفی از سود و زیان سروکار داریم؛ نتایج معاملات به‌صورت منفرد هیچ‌چیزی را نشان نمی‌دهد. نه از سودها خوشحال شویم و نه بازیان ها دنیا روی سمان خراب شود…

تعمیم ذهنی و تأسف(hindsight)

این مورد، بسیار متداول و دردناک است؛ معامله گران به معاملات وابستگی ذهنی دارند؛ آن‌ها به فرصت‌های ازدست‌رفته‌شان نگاه می‌کنند و سپس، با بهره‌مندی از قوه درک و فهم، می‌بینند که می‌بایست چه‌کاری انجام دهند و کجا اشتباه کرده‌اند.

اگر بتوانید خودتان را متقاعد کنید که از قبل، حرکت بازار را تشخیص دادید ولی از آن بهره نبردید، قطعاً، خودتان را سرزنش کرده و تأسف خواهید خورد. اغلب معامله گران، پس‌ازاین مرحله، خودشان را تحت‌فشاری جهت جبران آن فرصت ازدست‌رفته می‌یابند که خود منجر افزایش تعداد معاملاتشان می‌شود؛ و در اغلب مواقع این افزایش معاملات بدون برنامه است…

چطور بر این مشکل غلبه کنم؟ نگاهی به عملکرد بالقوه خود با استفاده از سابقه معاملاتتان به شما کمک می‌کند تا آرامشتان را بازیابید. وقتی‌که عملکرد بالقوه و عملکرد واقعی شما به هم نزدیک باشند، دیگر جای نگرانی‌ای وجود ندارد هرچند که هیچ‌وقت این دو یکی نمی‌شود! یعنی همیشه بین تحلیل تا عملکرد یک شکاف وجود دارد. اگر طبق سابقه معاملاتتان، دریابید که شما در این مسیر، قواعد معاملاتی‌تان را زیر پا نگذاشته‌اید یا تصمیمات معاملاتی بدی نگرفته‌اید، که دیگر نور علی نور است. اما وقتی‌که عملکرد بالقوه شما بسیار بالاتر از عملکرد فعلی‌تان باشد، باید با استفاده از آماری که ژورنال در اختیارتان می‌گذارد، بفهمید که چطور می‌توانید معاملاتتان را بهبود بخشید.