پنج اقدام اشتباه در معاملات بورس

در معاملاتتان بدشانسی می‌آورید؟ این مطلب به بررسی پنج کاری که احتمالاً اشتباه انجام می‌دهید خواهد پرداخت.

تقریباًهمه‌ی معامله‌گران در برهه‌ای از فعالیتشان، احساس می‌کنند مثل قبل، زبروزرنگ نیستند. زمانی که می‌بینید سود از شما فرار می‌کند یا با کوهی از ضرر روبرو هستید، این احساس را درک می‌کنید.

 هر معامله‌گری در هرزمانی ممکن است چنین مواردی را تجربه کند که دلیل رخدادشان، می‌تواند تغییر جهت بازار، تغییر استراتژی توسط معامله‌گر یا عدم پیروی از برنامه‌ی معامله‌گری باشد.

دلیلش هر چه که باشد، شما می‌توانید با پاسخ به ۵ سؤال مشکل را شناسایی، تغییرات لازم را اعمال و درنهایت سود کسب کنید.

سؤالات

شما باید صادقانه و به‌طور کامل به سؤالات زیر پاسخ دهید. هرکدام از سؤالات به شرایط فعلی بازار می‌پردازند و اهمیت بررسی دقیق استراتژی‌های معامله‌گر را نشان می‌دهند.

معامله‌گران باید بدانند که همه ممکن است در معاملاتشان ضرر کنند و حتی بهترین سیستم‌های معامله‌گری هم در مواردی با شکست‌های پیاپی مواجه می‌شوند. نباید پس از هر شکست و ضرر، استراتژی‌ها و قواعد معاملاتی را زیر سؤال ببریم.

معامله‌گران باید در صورت تجربه‌ی عدم سودآوری در یک دوره‌ی طولانی و ادامه‌دار، سؤالات زیر را از خود بپرسند. ضمناً، آگاهی از این سؤالات باعث می‌شود معامله‌گران از اصل ماجرا دور نشده و از همان ابتدا از ضرر در معاملات دوری کنند.

1- آیا در مسیر کسب سود قرار دارم؟

بازار بورس مدام در حال تغییر و نوسان هستند و در قالب روندهایی حرکت می‌کنند؛ بنابراین، آنچه تحت شرایط خاصی کار می‌کند، ممکن است در شرایطی دیگر، جواب ندهد.

ما باید یک برنامه معاملاتی داشته و آن را کامل اجرا کنیم اما اگر این برنامه را در بازاری اشتباه پیاده کنیم، دیگر نمی‌توانیم انتظار نتایج مطلوب را داشته باشیم.

با توجه به آنچه گفتیم، معامله‌گران باید مطمئن شوند که نقاط ورودشان، حد ضرر، اهداف سود و استراتژی‌های مدیریت پول آن‌ها در شرایط فعلی بازار بورس جواب می‌دهد و کار می‌کند. در غیر این صورت، باید تا زمانی که شرایط مناسب فراهم شود، دست از معامله بردارند یا اینکه استراتژی‌های جایگزین را برای شرایط جدید تعریف کنند.

2- آیا من در جهت روند معامله می‌کنم یا خلاف آن حرکت می‌کنم؟

بسیاری از معامله‌گران برای کسب سود از روندهای اصلی بازار، استراتژی تعریف می‌کنند. روندها در بازه‌های زمانی متفاوت روی می‌دهند و معامله‌گر می‌بایست از روندهای مرتبط با معاملاتش آگاهی داشته باشد.

 نظرات و تفاسیر مختلفی درباره‌ی معامله‌گری در جهت روند وجود دارد زیرا ممکن است جهت روند کوتاه‌مدت و بلندمدت باهم متضاد باشد. درنتیجه، مطلع بودن از روندهای متعدد حاکم در بازار بورس و تصمیم‌گیری درباره‌ی تمرکز بر تعداد خاصی از آن‌ها نقش مهمی در موفقیت معامله‌گری بازی می‌کند.

اگر از استراتژی‌ای استفاده می‌کنید که تابع روند است اما منجر به کسب سود نمی‌شود، باید مطمئن شوید که آیا خود بازار در حال روند سازی است یا خیر. اگر این‌چنین است، شاید خیلی دیر و نزدیک شروع فاز اصلاح، وارد آن شده‌اید یا اینکه شاید حد ضرری که تعیین کرده‌اید به قیمت خود سهم نزدیک است.

اگر فکر می‌کنید که استراتژی انتخابی‌تان می‌بایست تا بدین جای کار سود عایدتان می‌کرد، ببینید که آیا قواعد خاص استراتژی را به‌درستی رعایت کرده‌اید؟

البته ممکن است ایراد کار در استراتژی نباشد و عدم نظم و ترتیب معامله‌گر (روانشناسی معامله‌گری)مشکل اصلی باشد که در اغلب موارد این‌چنین است.

3- آیا قواعد مناسب برای ورود و خروج تهیه‌کرده‌ام و از آن‌ها پیروی می‌کنم؟

اگر احساس می‌کنید نتایج سابق را در معاملاتتان کسب نمی‌کنید، ممکن است دلیل آن نداشتن یک برنامه‌ی مفصل برای ورود و خروجتان باشد. آیا جزییات مربوط به نحوه‌ی ورود و خروجتان را تعیین کرده‌اید؟

یادتان باشد که این جزییات می‌بایست چگونگی و زمان ورود و خروج را نیز در بربگیرند.

همچنین معامله‌گران می‌بایست از خود بپرسند آیا تغییرات کوچک و اصلاحات لازم را در نحوه‌ی اجرای برنامه معاملاتی‌شان اعمال کرده‌اند یا خیر. به‌عنوان‌مثال، آیا قرار است با دریافت سیگنال، به‌جای اینکه منتظر بسته شدن یک‌بار قیمتی بمانند، وارد معامله شوند؟

چنین تغییری می‌تواند دینامیک و پویایی استراتژی را تحت تأثیر قرار دهد.

ضمناً، باید مطمئن شوند که آیا این نقاط ورود و خروج، آزمون پس داده‌اند یا اینکه قواعد تعیین‌شده پایه و اساس محکمی دارند یا خیر. استراتژی‌ها را می‌توان از طریق بک تستینگ ، معاملات کاغذی یا استفاده از حساب‌های دمو و آزمایشی آزمود.

4- آیا بر اساس تمامی سیگنال‌هایی که دریافت می‌کنم معامله می‌کنم یا فقط از برخی از آن‌ها استفاده می‌کنم؟

در ساخت یک سیستم، فرض غالب این است که از تمامی سیگنال‌های صادره از آن استراتژی در معامله استفاده خواهد شد.

در این راستا، اگر برخی از معامله‌گران با توجه به نتایج به‌دست‌آمده، از دایره حذف شوند، این معاملات هم می‌بایست در عمل حذف شوند. درنتیجه، شما به‌عنوان تریدر باید از خود بپرسید که آیا من از برنامه معاملاتیم پیروی می‌کنم یا تعداد معاملات من بیش‌ازحد زیاد یا کم است؟

اگر معاملات بیشتری انجام شود که در قالب آن برنامه‌ی معاملاتی جای نمی‌گیرند، نباید برنامه را کنار گذاشت؛ بلکه معامله‌گر می‌بایست اجرای آن معاملات اضافی را تا زمانی که بتوان آن‌ها را در یک سیستم سود ده جای داد و تعریف کرد، متوقف کند.

اگر بر اساس همه‌ی سیگنال‌های صادره معامله انجام نشود، ممکن است سودآوری استراتژی خدشه‌دار شود. معامله‌گران می‌بایست ببینند که آیا معاملاتی که حذف می‌شوند، سود ده هستند یا خیر و درصورتی‌که این‌چنین است، بر اساس آن سیگنال‌ها معامله کنند.

5- آیا قواعد مربوط به مدیریت پول را تهیه و تدوین کرده‌ام و از آن‌ها پیروی می‌کنم؟

 یکی از مهم‌ترین ابعاد معامله‌گری، مدیریت پول  است. هر معامله می‌بایست تنها ریسک اندکی را متوجه معامله‌گر کند؛ بنابراین، درصورتی‌که چنین قواعدی وجود دارند، آیا از آن‌ها پیروی می‌شود؟

البته ممکن است قواعد وجود داشته باشند اما آیا بازهم میزان ضررها ازآنچه پیش‌بینی می‌شد بیشتر است؟

 خطا یا کارمزد می‌توانند دلیل بیشتر بودن مقدار ضرر از حد انتظار ما باشد و در صورت عدم لحاظ ریسک، می‌توانند یک استراتژی سود ده را نیز از بین ببرند. درصورتی‌که ضرر اندکی (بسیار بیشتر) از حد انتظار ما بیشتر بود، اندازه خریدتان را کاهش دهید، از خدمات کارگزاری استفاده کنید که هزینه و کارمزد کمتری دریافت می‌کند یا اینکه کلاً معاملاتتان را در بازاری که احتمال خطا در آن زیاد است خاتمه دهید زیرا نمی‌توانید کنترل لازم را بر ریسک به‌خوبی اعمال کنید.

خلاصه

هر معامله‌گری بالاخره در برهه‌ای از فعالیت معامله‌گری‌اش، در دوره‌ای با ضررهای پیاپی مواجه خواهد شد که ممکن است دلیلش، تغییرات بازار بورس باشد یا به نحوه‌ی اجرای قواعد معامله‌گر برگردد.

 معامله‌گر می‌تواند با بررسی دقیق سیستم خود، مسائل و مواردی که منجر به وقوع ضررهای متوالی می‌شوند را شناسایی و رفع کند.

مشاهده‌ی بازار و بررسی اینکه آیا سیستم معاملاتی انتخاب‌شده در این بازار جواب می‌دهد، یکی از راه‌های پیش روست. همچنین، معامله‌گر می‌تواند به بررسی این مسئله بپردازد که آیا همگام و همراه با روند معامله می‌کند یا خیر؛ آیا نقاط ورود و خروج و قواعد مدیریت پول را تعریف کرده است؛ آیا قرار است بر اساس تمامی سیگنال‌های سیستم معامله کند و مهم‌تر از همه، آیا از همه‌ی قواعد تعیین‌شده پیروی می‌کند یا خیر.

با بررسی بازار بورس و مطالعه‌ی برنامه‌ی معاملاتی و نحوه‌ی اجرای آن، به‌احتمال‌قوی بتوان دلیل و علت این مشکل و راه‌حل مناسب برای رفع آن را پیدا کرد.