درس‌هایی از معامله‌گران موفق

طی سال‌های گذشته کتاب‌های زیادی درباره معامله‌گری خوانده‌ام و از نکات و مطالب مهمی که از آن‌ها برداشت کرده‌ام، در معاملاتم بهره برده‌ام. گوش دادن به نکات و آشنا شدن با نظرات و دیدگاه‌های آن‌ها، به کار بردن ایده‌هایی که به آن‌ها در غلبه بر نگرانی‌ها و ترس‌هایشان کمک کرده است و پیاده کردن نصایح و پیشنهادات آن‌ها واقعاً ارزشمند است.

 به‌شخصه می‌توانم بگویم که این موارد، تفاوت زیادی در معامله‌گری من ایجاد کرده‌اند. به همین دلیل قصد دارم تا مهم‌ترین نکات را با شما در میان بگذارم و به شما کمک کنم تا با درک مفاهیم کلیدی، آن‌ها را در روش معامله‌گری‌تان به کار ببندید.

مدیریت ریسک و ضرر

مقوله مدیریت ریسک و ضرر همیشه جزء اولین مطالبی است که در کتب معامله‌گری بدان پرداخته می‌شود. تمامی معامله‌گران برتر به اهمیت بهره‌برداری از ضرر و اشتباه و داشتن راهکار و روشی برای مدیریت ریسک واقف بوده‌اند. مطالب زیر خلاصه آن چیزی است که به نظرم هرکسی باید در حرفه معامله‌گری با اعماق وجود پذیرای آن باشد:

• قصد دارم در اسرع وقت، معاملات بدم را ببندم، آن‌ها را فراموش کنم و به فرصت‌های جدید فکر کنم. ویژگی‌های معامله خوب عبارت است از اول: پایان دادن به ضرر؛ دوم: پایان دادن به ضرر و سوم: پایان دادن به ضرر! اگر شما این سه قانون را در معامله‌گری‌تان اعمال کنید، شانس برنده شدن در بازی معامله‌گری از آن شما خواهد بود!
• هیچ‌وقت ضرر بعد از انجام یک معامله، مرا پریشان یا آزرده نمی‌کند. خیلی سریع آن را فراموش می‌کنم. اما اشتباه کردن، و نپذیرفتن ضرر، آن چیزی است که می‌تواند هم به سرمایه و هم به روحیه‌تان آسیب بزند. ]مان جملات کلیدی و ناب مارک داگلاس که در کتاب هایش به خوبی به آن اشاره دارد.
• مهم‌ترین قاعده سرمایه‌گذاری، داشتن بهترین دفاع_و نه حمله، است. اینکه هرروز تمامی موقعیت‌هایمان را بررسی کنیم، اشتباه است. همیشه، خودتان و توانایی‌هایتان را زیرسوال ببرید و محک بزنید. هیچ‌وقت به خودتان غره نشوید. به‌محض اینکه اسیر غرورتان شوید، می‌بازید. همیشه احساس اعتماد به خود را در خودتان زنده نگه‌دارید اما اجازه ندهید به غرور بدل شود.
• کنترل ریسک، مهم‌ترین مقوله در معامله‌گری است. اگر در یک موقعیت زیان ده قرار دارید که باعث ناراحتی و پریشانی خاطرتان شده است، راه‌حل بسیار ساده است: از آن موقعیت خارج شوید زیرا شما مجدداً در فرصتی دیگر می‌توانید ورود بزنید.
• همیشه باید بدترین اتفاق ممکن را در خاطرتان داشته باشید. در این صورت وقوع آن حالت تاثیر مخربی بر روحیه شما نخواهد داشت؛ چرا که از قبل برای وقوع آن آمادگی داشته اید.
• حد ضررتان را در نقطه‌ای قرار دهید که در صورت رسیدن به آن، به‌وضوح ببینید که معامله و تصمیمتان اشتباه بوده است و درعین‌حال، تمامی پولتان را هم نباخته‌اید؛ این نقطه نباید آن‌قدر پایین باشد که داروندارتان را به باد دهید. البته همیشه چند درصد اضافه را بایت چالش صف فروش در بازار در نظر بگیرید
• اولین قاعده معامله‌گری به ما می‌گوید نباید در موقعیتی گیر بیفتیم که باعث شود پول زیادی را، آن‌هم بنا به دلایلی که نمی‌توانیم از آن‌ها سر دربیاوریم، از دست بدهیم.

نکته مهم و مشترک در میان تمامی نکات بالا، پایان دادن به ضرر، بستن معامله و اندیشیدن و انجام معامله دیگر است.هیچ‌وقت روی معاملات زیان ده دوئل نکنید! این همان چیزی است که برخی اساتید معظم(!) از آن تحت همان تکنیک فوق‌العاده مارتینگل یاد می‌کنند!

 صرفاً بر اساس نتیجه یک معامله، در مورد حرفه معامله‌گری‌تان تصمیم نگیرید؛ متأسفانه اغلب معامله‌گران تسلیم شکست‌هایشان می‌شوند و اجازه می‌دهند یک معامله، تأثیری بیش‌ازحد روی تراز حسابشان داشته باشد. به‌علاوه، به حد ضررتان پایبند باشید و همیشه آن را در سطحی قرار دهید که به شما نشان دهد انجام معامله‌ای اشتباه بوده است. البته نباید چالش‌های صف فروش یا توقف نماد معاملاتی را نادیده بگیرید! صرف تعیین اهداف مرتبط با میزان ضرر یا کسب نرخ ریسک به بازده خاصی نباید تعیین‌کننده این حد باشد!

احساسات و طرز فکر

ثبات احساسی و نظم و ترتیب پایه و اساسی است که معامله‌گر باید روش معامله‌گری‌اش را بر آن‌ها بنا کند. حتی بهترین سیستم معاملاتی و بهترین رویکردهای مدیریت ریسک هم بدون توانایی کنترل احساسات و تصمیمات لحظه‌ای نشاءت گرفته از احساسات، بی‌فایده‌اند. درواقع باید بدانید، شما، ضعیف‌ترین فاکتور در سیستم معاملاتی‌تان هستید!

• بازارها هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کنند، بلکه نظرات ما در اغلب موارد، اشتباه هستند!
• اگر با بازار بجنگید، ضرر کرده و شکست می‌خورید!
• فاکتور روان‌شناختی در سرمایه‌گذاری ۵ بخش دارد که شامل یک زندگی شخصی خوب، نگرش مثبت، انگیزه کسب پول، عدم نبود تناقضات و پذیرش مسئولیت نتایج می‌شود.
• پیش‌بینی رفتار بازار واقعاً سخت است؛ اما اگر نمی‌دانید که خودتان دارید چه می‌کنید، بدانید که قطعاً می‌بازید!

قبل از انجام هر کاری، مانند تعیین حد ضرر و سود یا پرداختن به سیستم معاملاتی‌تان، می‌بایست روی نظم و انضباط و دیسیپلین شخصیتان کارکنید.

دلیل اینکه شما بذر نتایجی که می‌خواهید را نمی‌کارید، استفاده از یک اندیکاتور اشتباه یا ورود در یک موقعیت بد نیست، بلکه دلیل اصلی این است که شما روی احساساتتان تسلط کافی ندارید.

پیشرفت و بهبود فردی

معامله‌گری، بازی عملکرد است و فقط بهترین‌ها می‌توانند به مراحل نهایی برسند. معامله‌گران حرفه‌ای به‌شدت تلاش و کار می‌کنند و عملاً، وسواس زیادی را خرج معامله‌گری‌شان می‌کنند؛ این در حالی است که اغلب معامله‌گران تازه‌کار از زمان معامله‌گری‌شان کاسته و همان را هم صرف زیرورو کردن کانال‌های تلگرامی برای یافتن یک سیستم معاملاتی بهتر می‌کنند!  افراد حرفه‌ای می‌دانند که یادگیری را پایانی نیست.

• معامله‌گران موفق مدام از خودشان می‌پرسند: من چه‌کارهایی را درست انجام می‌دهم؟چه اشتباهاتی را مرتکب می‌شوم؟ چطور می‌توانم روند کارم را بهبود بخشم؟ چطور می‌توانم اطلاعات بیشتری به دست آورم؟
• معامله‌گری یک حرفه است و درست مانند هر حرفه‌ی دیگری کمال‌گرایی در معامله‌گری معنا ندارد!
• وقتی احساس می‌کنید که کار خیلی سختی پیش رویتان قرار دارد، به خاطر بیاورید که در بلندمدت، انجام کارهایی که به موفقیت شما می‌انجامد، به‌مراتب آسان‌تر از کارهایی است که شمارا به سمت شکست سوق می‌دهند!

از این لحظه به بعد، به معاملاتتان نگاهی بیندازید و از خود بپرسید که:

آیا هرچه در توان دارید انجام می‌دهید؟ آیا به‌اندازه کافی تلاش می‌کنید؟ آیا به‌صورت مستمر روی مهارت‌های معاملاتی‌تان کار می‌کنید و معاملاتی که استراتژی معاملاتی‌تان را ایجاد کرده‌اند، بررسی می‌کنید؟ یا اینکه صرفاً معامله می‌کنید و از این اندیکاتور به آن اندیکاتور می‌پرید و امیدوارید که روزی بهترین سیستم معاملاتی را بیابید که تحت تمامی شرایط شمارا به مسیر سود و ثروت رهنمون سازد؟

نویسنده: ابراهیم شمسی