تعییم اهداف واقع‌بینانه در معامله‌گری
مطلب فوق بخشی از کتاب کیش‌ومات نوشته لاری لوین است که به همت آقایان مهدی سوهانی دربان و هدایت مرویان مشهد به فارسی برگردان شده است.
من در طول حرفه معامله‌گری خود، دریافتم که یکی از مهم‌ترین مشخصات مشترک در اغلب معامله گران موفقی که من ملاقات کرده بودم این است که تمامی آن‌ها شدیداً هدف‌گرا هستند.
در حقیقت، مطمئن نیستم که این مسئله را درک می‌کنید یا نه، ولی پربازده‌ترین افراد، اهداف خود را در ذهن کاملاً مشخص کرده‌اند. این روشی است که ذهن انسان بر اساس آن عمل می‌کند. هنگامی‌که ما هدفی را به‌وضوح در ذهن تحت نظر داریم، ضمیر ناخودآگاه ما با تمام توان در دستیابی به آن هدف ما را یاری می‌کند؛ و این عمل را به صورتی کاملاً خودکار و بدون نیاز به کنش با نیروی اراده انجام می‌دهد. این مسئله‌ای است که شما پس از شروع به یادگیری در مورد مفهوم سایکو سایبرنتیک با آن بیشتر آشنا خواهید شد. اما یک نکته اساسی وجود دارد. ممکن است که شما هدفی را به‌روشنی در ذهن داشته باشید، ولی این هدف باید دارای سه خصوصیت مهم باشد
هدفتان باید واقع‌بینانه باشد
هدفتان باید واقع‌بینانه باشد. این بدان معنی است که هدف شما باید متناسب با توانایی‌های شما باشد. مطمئناً به دست آوردن یک‌میلیون دلار در اولین سال شروع به خریدوفروش سهام توسط شما امکان‌پذیر است اما این کار به علت اینکه هنوز در توان شما نیست، احتمالاً واقع‌بینانه نیست.
هدف شما باید قابل‌دسترسی باشد
هدفتان باید قابل‌دسترسی و دست‌یافتنی باشد. این نکته شبیه واقع‌بینانه بودن هدف است. دوباره تأکید می‌کنیم که هدف شما باید متناسب با توانایی‌های شما باشد. بنابراین به‌عنوان‌مثال به دست آوردن ۲۵۰ تا ۵۰۰ دلار در روز از خریدوفروش بسیار دست‌یافتنی‌تر از به دست آوردن یک‌میلیون دلار در سال اول است. از حرف من اشتباه برداشت نکنید، اگر شما برای دستیابی به هدف فعلی و اولیه خود به‌سختی تلاش می‌کنید، هیچ دلیلی برای اینکه سطح توقع خود را بالابرده و هدف را افزایش دهید، وجود ندارد. اما شما باید در ابتدا با یک هدف قابل‌دسترسی، کار خود را آغاز کنید و بعد برای ارتقاء بر روی آن هدف کارکنید. و من به‌طور مؤکد پیشنهاد می‌کنم که با یک هدف کوچک کار را آغاز کنید و بعد به‌مرور آن را توسعه دهید و بزرگ کنید.
هدفتان باید قابل‌اندازه‌گیری باشد
هدفتان باید قابل‌اندازه‌گیری باشد. این چیزی است که من اغلب می‌بینم مردم در مورد آن اشتباه می‌کنند. هر کس علاقه دارد که ثروتمند شود و یا اینکه بخت در بازار به‌سوی او رو کند. به نظر می‌رسد که این هدف همه است. اما شما می‌دانید که درواقع این نکته، یک هدف نیست. هدف باید قابل‌اندازه‌گیری باشد. شما باید قادر باشید که بدانید در چه زمانی شما از هدف خود دور و یا به آن نزدیک می‌باشید و چه وقت به هدف تعیین‌شده خود دست‌یافته‌اید. اگر هدف قابل‌اندازه‌گیری و ارزیابی نباشد نمی‌دانید که چه زمانی به آن رسیده‌اید و حتی از آن بدتر شما نمی‌دانید که آیا به هدف نزدیک شده‌اید و یا چه مقدار از آن فاصله‌دارید
هنگامی‌که شروع به کار در بازار معاملات کردم، زمان زیادی را برای صحبت با معامله‌گرها در مورد چگونگی کسب درآمد در بازارها صرف کردم. به نظر می‌رسید که هرچه بیشتر با افراد مختلف صحبت می‌کردم، سخنان یکسانی را می‌شنیدم. واقع‌بینانه و قابل‌اندازه‌گیری بودن هدف، برای موفقیت در معاملات بسیار مهم است. در حقیقت تلاش برای کسب درآمد و پول درآوردن در هرروز بدون داشتن هدف مشخصی، راهی به‌سوی شکست است.
از میان معامله‌گرهایی که با آن‌ها صحبت کردم، هرچه افراد، موفق‌تر بودند تأکید بیشتری بر مشخص بودن اهداف داشتند. اما شما باید حتی از این مورد نیز پیش‌تر بروید. نه‌فقط اهداف شما باید واقع‌بینانه و قابل ارزیابی و اندازه‌گیری باشد بلکه شما نیاز به این امر دارید که هرروز در ذهن خود دستیابی به این اهداف را مرور کنید.
به همان اندازه که انتخاب اهداف مهم است، شما باید هرروز و هرروز خود را در حال دستیابی به موفقیت و این اهداف مجسم کنید. اگر نمی‌توانید خود را در ذهنتان به‌عنوان یک فرد موفق و پیروز مجسم کنید، هیچ شانسی برای موفقیت نخواهید داشت. این امر هرگز اتفاق نمی‌افتد.
نکته‌ای را که از یکی از موفق‌ترین معامله گران تا آن روز شنیده بودم را به یاد می‌آورم که می‌گفت: ” به همان اندازه که انتخاب اهداف مهم است، شما باید هرروز و هرروز خود را در حال دستیابی به موفقیت و این اهداف مجسم کنید. اگر شما نمی‌توانید خود را در ذهن به‌عنوان یک فرد موفق و پیروز مجسم کنید، هیچ شانسی برای موفقیت نخواهید داشت. این امر هرگز اتفاق نمی‌افتد.”
اما در مورد تکنیک‌های تجسم و تصور در آینده صحبت می‌کنیم. اما امیدوارم که شما اهمیت داشتن یک هدف مشخص را درک کرده باشید در این صورت شما می‌توانید پیشرفت خود را مشاهده کنید و سریعاً تشخیص دهید که آیا چیزی نیاز به تغییر دارد و یا خیر؟
من از اولین تجربه خریدوفروش خود که در آن به‌خوبی سود کردم، صحبت خواهم کرد، قطعاً بدین دلیل موفق شدم که کاملاً بر روی اهداف مشخص‌شده خود تمرکز کردم. و از سوی دیگر، هنگامی‌که در معامله‌ای شکست می‌خورم، به علت این است که من تمرکز و دید خود را بر روی هدف ازدست‌داده‌ام و به‌طور شایسته‌ای که باید هدف را مشاهده کنم، این کار را نکرده‌ام و شما می‌دانید به چه طريق؟ به‌طورقطع این نکته در نتایج معاملاتم در هر بار نمایش داده می‌شود. هرچه بیشتر شما در مورد انتخاب اهداف، واقع‌بینانه‌تر تمرین کنید، دستیابی به این اهداف برای شما آسان‌تر می‌گردد.
به‌عنوان یک نکته جانبی، به‌طور اتفاقی با شخصی برخورد کردم که چگونگی معامله روزانه را در بازار S & P آموزش می‌داد. یکی از درس‌هایی که این شخص برای دانشجویانش تدریس می‌کرد، چگونگی کسب ۲۵۰ دلار در هرروز به مدت ۲۰ روز پشت سرهم بود. ممکن است که شما بگویید که کسب ۲۵۰ دلار در روز در بازار S&P کار مشکلی نیست اما نکته اصلی برای این دانشجویان، به‌منظور یادگیری، داشتن اهداف واقع‌بینانه و قابل‌دسترس است که آن‌ها بتوانند به این هدف‌ها برسند. به‌محض اینکه آن‌ها به هدف قابل‌دسترس خود نائل بشوند، آن‌ها می‌توانند برای داشتن اهداف بزرگ‌تر و بهتر تلاش کنند. مشابه هر امر دیگری شما می‌خواهید که با یک هدف کوچک کار خود را آغاز کنید و به‌آرامی اهداف خود را توسعه دهید.
به‌طور اتفاقی بیشتر دانشجویان آن شخص در کسب ۲۵۰ دلار در هرروز به مدت ۲۰ روز موفق شدند. به‌محض اینکه آن‌ها به هدف رسیدند، برای حرکت و پیشرفت به‌سوی اهداف کمی بزرگ‌تر آماده‌اند، البته تا زمانی که این اهداف نیز قابل‌اندازه‌گیری و ارزیابی و واقع‌بینانه باشند. مانند هر امر دیگری، این کار با تمرین وتکرار آسان‌تر می‌گردد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.