اعتیاد به معاملهگری
آیا تاکنون راجع به اعتیاد به معاملهگری چیزی شنیدهاید؟ آیا میدانید سازوکار مغز بهگونهای است که میتواند به معاملهگری اعتیاد پیدا کند!؟ لطفاً در این مطلب با من همراه باشید تا از حقایق اعتیاد به معاملهگری برایتان بگویم.
‘معتاد’ کلمهی کثیفی است که با درک و فهم جامعه مرتبط است، این افراد کسانی هستند که معمولاً روی نیمکت درون پارک میخوابند یا با تزریق از یک سوزن به سوزن دیگر زندگی میکنند. اما اعتیاد بهآرامی و بهطور پنهانی حمله میکند و میتواند در هر زمان به هرکسی ضربه بزند، هرچند برخی از افراد بیشتر از دیگران مستعد هستند!
عوامل ژنتیکی قطعاً در این زمینه میتوانند نقش داشته باشند. تحقیقات نشان داده است که مغز فرد معتاد داروها را کاملاً متفاوت از غیر معتادان سوختوساز و پردازش میکند! تحقیقات نشان میدهد بخش خاصی از مغز بهطور خاص زمانی فعال میشود که اعتیاد ایجاد میشود و رفتارهای غیرقابلکنترلی را تحریک میکند.
معاملهگری شامل تمرینات شدید مغز و اراده است. معاملهگری شامل تجزیهوتحلیل ثابت و حل مسئله است که بهعنوان مهارتهای مبتنی بر عملکرد بهطور فزایندهای تنظیم میشوند. بازیکنان حرفهای شطرنج، پوکر و ورزشکاران موفق به شیوههای مشابهی توسعه و رشد میکنند. اما نکته جالب آنجاست که همهی آنان از طریق مکانیسم اعتیاد و پاداش مغز به موفقیت دستیافتهاند!
بااینحال، معاملهگری میتواند ابزاری برای تخریب ذهن، روح، بدن وزندگی باشد! معاملهگری میتواند یک فعالیت اعتیادآور باشد. درحالیکه اعتياد به الکل و مواد مخدر، اعتیاد به مواد است، اعتياد به معاملهگری،نیز یک وابستگی عملی است. به همین دلیل کشف این نوع از اعتیاد و غلبه بر آن دشوارتر است. در این زمینه تحقیقات زیادی انجامشده است و هنوز نیاز به تحقیقات بیشتری نیز دارد، اما در ادامه مواردی را برایتان مطرح میکنیم که همواره باید آن را زیر نظر داشته باشید.
پشت پرده چه میگذرد؟
اعتیاد به الکل یا داروهای دیگر، یک بیماری پیشرفتهی عصبی است که بهشدت تحت تأثیر آسیبپذیری ژنتیکی است. ناهنجاریهای ارثی یا اکتسابی در شیمی مغز باعث ایجاد پاسخ جایگزین شدهای میشوند. این پاسخها بهنوبه خود سبب ایجاد طیف گستردهای از مشکلات جسمی، روحی و رفتاری میشوند.
گرچه عوامل محیطی و اجتماعی بر پیشرفت و ایجاد این بیماری تأثیر میگذارد، اما بههیچوجه علت اعتیاد نیستند. چیزی که در اعتیاد رخ میدهد ایجاد نسل جدیدی از مواد شیمیایی به نام tetrahydroisoquinollines ، یابطورمخفف TIQS است ، که این مواد جزئی از خانوادهی مسکنهای درد که بهعنوان مواد مخدر میشناسیم میباشند! میبینید؟ ماجرا کمکم پیچیده میشود!
TIQS مانند مواد مخدر طبيعي، اندورفینها و انکافالينها و مخدر مصنوعي، مورفین و هرویین، از مواد اعتیادآور بهحساب میآید. اگر TIQS به میزان کافی در مناطق خاصی از مغز ایجاد شود، میتوانند تغییراتی در شیمی مغز ایجاد کنند که این تغییرات منجر به آسیبهای پاتولوژیک میشوند.
این احتمال زیاد است که همین فرایندها در رابطه با اعتیاد به معاملهگری نیز اتفاق بیفتند. اگر یکی از اعضای خانوادهی شما اعتیاد دارد، پس استعداد شما در اعتیاد به معاملهگری خطری جدی است!
معاملهگری میتواند مانند الکل و دیگر مواد مخدر بهعنوان راهی برای خنثی کردن احساسات و فرار از زندگی مورداستفاده قرار گیرد. از خودتان این سؤال را بپرسید: آیا من برای موفقیت در بازار بورس شور و اشتیاق دارم یا برای معاملهگری!؟ من به شما قول میدهم که این هیجان انجام معامله است که شمارا بیتاب کرده است و نه اصل سرمایهگذاری!
روانشناسان بیشماری درباره از دست دادن نظم و انضباط ، خودکنترلی و صبر و شکیبایی (در معاملهگری) سخن میگویند. اما بهندرت اعتیاد بهعنوان یک خطر جدی در نظر گرفته میشود و موردتوجه قرار میگیرد. اغلب اوقات، فقدان ویژگیهای فوقالذکر در بازار با الگوهای رفتاری اعتیادآور مرتبط است.
اعتیاد زمانی اتفاق میافتد که یک فعالیت منبع قوی از تحریکها را به وجود آورد. این تحریکات در طول زمان، فرد را ازلحاظ روانشناختی و گاه به لحاظ جسمانی وابسته میکند. ما بهطورکلی زمانی یک رفتار را بهعنوان اعتیاد بیان میکنیم، که افراد آن فعالیت را حتی زمانی که همهچیز و همهکس اطرافشان را از بین میبرند میطلبند و آن را انجام میدهند.
زمانی که این عواقب اعتیاد در زندگی فرد ایجاد میشود،آن فرد از متوقف کردن فعالیتش ناتوان است. این مسئله را میتوان بهسادگی بیان کرد: چه کسی در جایگاه راننده است، من یا میل من به معامله؟ آیا برای من غیرممکن است که خارج از بازار باشم؟ آیا چندین بار سعی کردهام که رفتارم را محدود کنم، اما بارها و بارها شکستخوردهام؟ اینها همان نشانههای مخوف اعتیاد به معاملهگری است!
مراقب باشید معتاد نشوید!
بهتر است تا اینجای مقاله را بیش از این پیچیده نکنیم و آن را در یک جمله طلایی خلاصه کنیم: اگر شما فقط باهدف درآوردن پول زیاد تا حد ممکن وارد بازار میشوید، این عمل نشانه اعتیاد است. مخصوصاً اگر در پَس آن هیچ برنامه ، ساختار و هدفی پشت این کار وجود نداشته باشد!
در اصطلاح روانشناسی، این مسئله بهعنوان “توالی رخدادهای تصادفی” شناخته میشود. توالی رخدادهای تصادفی را میتوان بهصورت زیر تعریف کرد:’ رفتارهایی که بهوسیلهی نتایج مثبت یا منفی ایجاد و مستحکم میشوند’. البته قبلاً در یک سری ویدیوی سریالی بهخوبی این ماجرا را برایتان تشریح نمودیم [ویدیوها را اینجا ببینید]
و سناریو بسیار ساده است؛ چون همانطور که گفتیم، سازوکار مغز بر مبنای پاداش است. بنابراین اگر اقدام خاص انجام میدهیم و برای آن پاداش در نظر میگیریم. همین روند فردا نیز اتفاق میافتد ، اما در روز بعد، ما اقدام مشابهی انجام میدهیم و برای آن مجازات میشویم! و این روند، بهصورت تصادفی تکرار میشود. این روش، یادگیری مؤثر را غیرممکن میکند. این سناریو همان داستان قدیمی دادن تصادفی موز به میمون است؛ البته مغز ما خیلی بامغز شامپانزهها که اجدادمان هستند فاصله ندارد!
بپذیرید یا نپذیرید در بازار ما نمیتوانیم از این وضعیت دوریکنیم. همهی ما با خطر اعتیاد به معاملهگری سروکار داریم. بنابراین باید یاد بگیریم و عادت کنیم که با قوانین و نظم و انضباطمان کنار بیاییم و خودمان را از پول جدا کنیم. برای همین است که همیشه توصیه کردهایم که بجای تمرکز بر روی سود ریالی، بر روی درصدهای ریاضی و قواعد مدیریت سرمایه تمرکز کنید.
شما باید احساس خوبی هنگام معاملهگری داشته باشید. نه اینکه صرفاً برای به دست آوردن پول معامله کنید، بلکه تا حد توان قوانین را رعایت کنید. رعایت موبهموی قوانین معاملهگری و نظم و انضباط جز لاینفک معاملهگری است.
تحقیقات چه میگوید؟
نتیجه یک تحقیقات روانشناسی و روانپزشکی در بلاد کفر حکایت از آن دارد که بین 14 تا 16 میلیون آمریکایی معیارهای مربوط به سوءمصرف الکل یا وابستگی به آن رادارند. بین 4-6 میلیون آمریکایی نیز وابسته به مواد مخدر هستند! میبینید؟ نسبت به جمعیت آمریکا اینها آمار خطرناکی است!
در همین کشور میزان مصرف مواد در میان مردان 18 تا 44 ساله دو برابر این میزان در کل جمعیت است. سابقه خانوادگی مربوط به مشكلات اعتیاد یکی از بهترین عوامل پیشبینی کنندهی خطر مبتلابه اعتياد است. تأثیر همنشین و یا دوست یکی دیگر از عوامل مهم خطر اعتیاد است. پس مراقب دوستان معاملهگر خود باشید و در انتخاب دوست دقت کنید چون رفتار آنان بر شما اثرگذار خواهد بود!
نتایج یک تحقیق دیگر در کتاب درسی آکسفورد نشان میدهد که میزان افسردگی در افراد مبتلابه اعتیاد بهطور قابلتوجهی بیشتر از افسردگی در جمعیت عادی است و نشان میدهد که مردم از این فعالیتهای اعتیادآور برای درمان افسردگی خود استفاده میکنند.
البته آمار خودکشی در معتادان هم بالاست و اغلب دلیل آن این است که آنها راهی برای درمان اعتیاد خود نمیبینند. اعتیاد در میان افراد مبتلابه کمبود توجه و اختلالات بیش فعالی بسیار رایج است و نیز در کسانی که بهراحتی تحریک میشوند، با برانگیخته شدن احساساتشان ایجاد میشود .حتی اگر فرض کنیم که معاملهگران رفتارهای اعتیادآور بیشتری نسبت به افراد عادی نداشته باشند، آمار به ما میگوید که احتمالاً هر معاملهگر در هر دهه از زندگی خود مشکلات اعتیادی قابلتشخیصی دارد.
برای معاملهگری که افسرده است، معاملهگری در بازارهای مالی میتواند یکراه فرار از افسردگی باشد و باعث ایجاد احساس رضایت در وی شود. چنین معاملهگری معمولاً با مشکلاتی ازجمله عدم پذیرش ضرر در معامله دستوپنجه نرم میکنند یعنی نمیتوانند از معاملات ضرر خارج شوند.
این افراد پول خود را از دست میدهند، تجربیات ناگواری برای خودشان ایجاد میکنند و سختیهایی را برای خانوادههایشان به وجود میآورند. برای آنها،چیزی به نام “نظم و انضباط” و قوانین معاملاتی وجود ندارد! برای فرد معتاد، چنین تلاشهایی بیفایده است، زیرا احتمالاً او در حال مبارزه با نیروهایی است که از کنترلش خارج است!
اگر هر ویژگی از خودتان را در این مقاله میبینید، محض رضای خدا به خاطر خود و خانوادهتان، نگاهی سخت و طولانی به خودتان بیندازید. من خودم طی 14 سال تجربهام شخصاً با تکتک این چالشها دستوپنجه نرم کردهام؛ هر معاملهگر باید بتواند کنترل و تسلط شما بر خودتان را افزایش دهد، نه به یک ابزار برای تخریب شما تبدیل شود. اینها مهارتهایی است که تمرین و تکرار به دست میآید و هدف اصلی معاملهگری به دست آوردن پول است نه جبران کمبودهای عاطفی!
من از شما یک سؤال میپرسم: اگر شما نتوانید معامله کنید، چهکاری انجام میدهید؟ اگر شما جوابی ندارید، شما در دردسر افتادهاید. این موضوع شبیه به مصرف الکل است “اگر شما مجبور باشید که مصرف الکل را متوقف کنید، چهکاری انجام میدهید”!؟
معمولاً جواب سؤال دوم این است که “زندگی دیگر ارزش زندگی کردن ندارد”. حال از خودتان بپرسید آیا معاملهگری به بخش عمدهای از زندگی من تبدیلشده است بطوریکه بدون آن نمیتوانم زندگی کنم؟ اگر مجبور باشید معاملهگری را رها کنم بجای آنچه میکنیم؟
اینها و هزاران چالش دیگر در معاملهگری همیشه و همیشه مطرح بوده است؛ امیدوارم بتوانید با این چالشها کنار بیایید و روزهای شیرینی را برای خودتان و خانوادهتان بسازید؛ همینطور امیدوارم این مطلب تلنگری باشد که شمارا مجبور به مطالعه بیشتر درزمینهٔ روانشناسی معاملهگری کند.
به این مطلب چه امتیازی میدهید؟
امتیاز را مشخص کنید
میانگین امتیاز / 5. تعداد امتیاز
امتیازی ثبت نشده است. اولین نفر باشید که امتیاز میدهید!
5 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
استاد با اینکه رشته تحصیلی شما برق هست ولی واقعا بیانتون فوق العاده اس در این حوزه
نظر لطفا شماست، سپاسگزارم
بسیار عالی بود تشکر میکنم.
سلام
جالب و مفید بود .
متشکرم
استاد شمسی سلام . عاااالی بود واقعا ولذت بردیم .